دکترحمید رضا خدمتگزار؛ مدرس دانشگاه ، مشاور و پژوهشگر فناوری ، نوآوری و تعالی سازمانی
چکیده
در سالهای اخیر، انتظارات قانون گذاران ، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان به دلیل نرخ تغییرات و ابر روندهای دگرگون ساز، از حکمرانی تغییر کرده است و در نتیجه مسئولیت پذیری و پاسخگویی هیئت های مدیره از قبل بیشتر شده است.
این مسئولیت پذیری و پاسخگویی، با اکتساب تکنولوژی و ابزار سازماندهی، اجرای حکمرانی و نظارت فعالانه هیئت مدیره و کمیته های آن را در آینده بیشتر خواهد کرد. حکمرانی عبارت است از وضع فرایندها، ساختارها و مقررات رسم و غیررسمی که به تعریف روشهایی می پردازند که بدان وسیله افراد و سازمانها می توانند بر تصمیماتی که بر رفاه و کیفیت زندگی آنها تاثیر می گذارند، اعمال قدرت کنند.توسعه اقتصادی به عنوان یک فرایند که زندگی انسانها درآن متحول می شود، در سایه حکمرانی خوب به وجود می آید.
درتوسعه اقتصادی درکنار رشد کمّی تولید، نهادهای اجتماعی نیز متحول شده و نگرش ها تغییرخواهد کرد، بهره برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوری جدید در راستای خلق ارزش انجام خواهد شد . یک سیستم حکمرانی ، چارچوبی است که مبنی بر نگرش سیستمی و ساختاریافته طرحریزی شده و متکی بر رویکردهای فرآیندگرا می باشد.
حکمرانی سازمانی با فلسفه هدایت عملکرد و تحقق تحول سازمانها با ماهیت اقتصادی، به بهبود ساختارها، فرآیندها و سیستمهای جاری در آن مجموعه منجر میشود. بدین معنی که مجموعه ای از توافقات، رویه ها، قرارداد ها و سیاستها مشخص می کنند که قدرت در دست چه کسی باشد، تصمیمات چگونه اتخاذ کردند و وظایف چگونه انجام و ادا می شود. لذا هرجامعه ای با این سطح از توسعه یافتگی و زندگی رفاهی دست نخواهد یافت مگر اینکه حکمرانی خوب و یا حکومت داری بهتر را تجربه نمایند. حکمرانی که در آن حق اظهارنظر ، پاسخگویی ، ثبات سیاسی ، اثربخشی دولت ، قوانین و مقررات مطلوب وکارآمد ، حاکمیت قانون و مبارزه بافساد وجود داشته باشد.
واژگان کلیدی :
حکمرانی سازمانی ، تعالی سازمانی ، رهبری تحول
مقدمه :
حکمرانی[1] در لغت در معنای اداره و تنظیم امور است و به رابطه میان شهروندان و حکومت کنندگان اطلاق می شود. واژه های حاکمیت و حکمرانی ریشه در فعل یونانی راهبری یا هدایت کردن دارند که افلاطون آنها را برای چگونگی طراحی یک نظام حکومتی به کار برده است. این واژه یونانی، در قرون وسطی به کلمه لاتین گابرنر[2] تبدیل شده است که بر راندن، حکمروایی کردن یا رهبری دلالت دارد. این واژه آنچنان که از فرهنگ آکسفورد برمی آید هم معنای حکومت است. در این تعریف حاکمیت به معنای عمل یا شیوه حکومت کردن، همچنین مقام یا کارکرد حکومت کردن است. حکمرانی مفهوم جدیدی نیست. بلکه به پیشینگی تمدن بشری است. معنای ساده حکمرانی فرآیند تصمیم گیری و فرایندی است که به وسیله آن تصمیمات اجرا می شوند (یا نمی شوند). میتوان حاکمیت را در عرصه های مختلف تاریخی از شواهد روشهای حاکمیتی در طول تاریخ مورد بررسی قرار داد .چرا که مهمترین عامل محرکه تاریخ انسان خردمند، انگیزه تسلط و حکمرانی است و شاخص عینی تحول تاریخی همانا تحول تکنیک و ابزار مادی چیرگی است. یووال نوح هراری[3] استاد تاریخ از دانشگاه اکسفورد، نویسنده کتاب پرفروش” انسان خرمند[4]” که به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده ،در بخش گاه شمار تاریخ و بینشهای امپراتوری ، می گوید، اولین شیوه حکمرانی مطلوب با ابداع سکه پول همگانی و نظم سیاسی همگانی به نفع تمام انسان ها به امپراتوری پارس و سبک رهبری کوروش کبیر[5] در ۲۵۰۰ سال قبل بر می گردد! کوروشکبیر نه تنها ادعای فرمانروایی بر تمام جهان را داشت بلکه این حکمرانی را مردمی و از جنس مردم هم، میدانست. کوروش افتخارش این بود که مردم تحت حاکمیت اش به او عشق می ورزند و خرسند از این که خادم پارسیان است.
مبانی نظری و مفاهیم حکمرانی سازمانی :
در ادبیات سازمانی دو مفهوم عمده، متفاوت و مکمل برای بقا و پیشرفت سازمانها مورد بررسی قرار می گیرد. مفهوم اول مدیریت سازمان و مفهوم دیگر حاکمیت یا حکمرانی سازمان است. در مفهوم مدیریت سازمان، تاکید عمده بر روشهای دستیابی به اهداف سازمانی است. در حالیکه در مفهوم حاکمیت شرکتی توجه عمده به ساز وکارها و پویایی تسهیل کننده ها و ممکن کننده های حیاتی سازمان ها از طریق نظارت است. حاکمیت شرکتی در معنای وسیع تر آن به دنبال ایجاد توازن میان اهداف اقتصادی- اجتماعی و اهداف شخصی-گروهی است. بنابراین نظریه مشروعیت، تشابه بین رویه هاي حاکمیتی و رفتارهاي اجتماعی مسئولانه اتخاذ شده توسط شرکتها را ذکر می کند. حاکمیت شرکتی می تواند نقش مهمی در ثبات بازارهاي مالی و توسعه اقتصادي داشته باشد.محققان حاکمیت شرکتی با توجه به روابط بین حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکت ها و ارزش بازار، نتایج بحث برانگیزي ارائه داده اند. سیستم قوي حاکمیت شرکتی ابزاري مهم براي کاهش تضاد منافع بین ذینفعان و مدیریت است. محققان تاکید می کنند که حاکمیت شرکت ها به عنوان عاملی حیاتی در ثبات و رشد اقتصادي بازارهاي مالی به رسمیت شناخته شده است.حاکمیت شرکتی، سازمانها و قواعد و رویه هایی را که توان مدیران را مشروعیت می بخشند، معین می کند، اگرچه مشخصه هاي حاکمیت شرکتی نقش هاي مختلفی در تضمین موفقیت شرکتها دارند، اما در نهایت تنها نقش پاسخگویی است که بر اقتصاد تجاري تاثیر می گذارد. با توجه به تحقیقات انجام شده، اگر شرکتها براي بهبود و توسعه مدیریت شرکت تلاش کنند ، تاثیر مثبتی بر عملکرد و ارزش شرکت خواهد داشت.
نظام حکمرانی شرکتی ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن هدف های بنگاه تنظیم و وسایل دستیابی به هدف ها و نظارت بر عملکرد تعیین می شود. این نظام، انگیزه لازم برای تحقق اهداف بنگاه را در مدیریت ایجاد، و زمینه نظارت موثر را فراهم می کند. به این ترتیب، شرکت ها منابع را با اثربخشی بیشتری بکار می گیرند. در زمینه کارایی و اثربخشی، چارچوب حاکمیت شرکتی نه تنها به تخصیص بهینه منابع می انجامد، بلکه لزوم پاسخگویی در قبال آن منابع را نیز ایجاب می کند. در این راستا، یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حکمرانی شرکتی) است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است. به طورکلی، حاکمیت شرکتی بیش از هر چیز، حیات بنگاه اقتصادی را در دراز مدت مورد هدف قرار می دهد و در صدد حفاظت از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان است. در این راستا، کاهش ریسک بنگاه اقتصادی از طریق بهبود و ارتقای شفافیت و پاسخگویی؛ و همچنین، بهبود کارایی درازمدت سازمان از طریق جلوگیری از خودکامگی و عدم مسئولیت پذیری مدیریت اجرایی در تحقق هدف حاکمیت شرکتی است.
بطورکلی، هدف اصلی حکمرانی شرکتی، بررسی ساختار و عملکرد هیئت مدیره به همراه ساختار و تمرکز مالکیت و تاثیر آن بر ابعاد مختلف شرکت هاست. حاكميت شركتي با مديريت سود ارتباط معناداري دارد. در گزارش سال 2019 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی [6] بر اساس کتابچه ای با عنوانFact book حکمرانی شرکتی را به پنج فصل اصلی تقسیم کرده که عبارتند از :
- چشم انداز شرکت ها و بازار
- حاکمیت شرکتی و چارچوب نهادی
- حقوق و برخورد منصفانه با سهامداران و عملکردهای کلیدی مالکیت
- هیئت مدیره شرکتها و
- ساز و کارهایی برای انعطاف پذیری و تناسب در حاکمیت شرکت ها.
مهمترین عامل توسعه اقتصادی در هر کشور، سازمانهای آن کشور می باشند. این اهمیت وافر موجب شده تا کشورهای جهان و سازمانهای بین المللی توجه خاصی به نظارت و حاکمیت بر سازمانهای خود داشته باشند چرا که توسعه، بگونه اي اجتناب ناپذیر ، ارزش مدار است و حکمرانی این ارزشها ، بايد همسو با تعالی در خلق ارزش پایدار ، برای ذینفعان باشد. در مدل تعالی سازمانیEFQM: 2020 ، نیز ۱۸ بار از واژه حکمرانی استفاده شده تا از آن جهت روشی برای ارزیابی اثربخشی عملکرد فرایندهای سازمانی در اکوسیستم ، که مکانیسم های مختلفی در آن درگیر هستند، بهره برده و یک نظام حاکمیتی نیرومند و مستحکم در شرکت ها را ایجاد نماید .
در این مدل یک سیستم حاکمیت سازمانی و مدیریت عملکرد طراحی و مستقر می شود که با اهداف بلندپروازانه و غایی سازمان همسو بوده تا به استراتژی و توسعه های موجود درون اکوسیستم، قابلیت های سازمان و مهم ترین چالش های فراروی سازمان بپردازد . حکمرانی با عملکرد مطلوب ، حیات سالم بنگاههای اقتصادی را در دراز مدت هدف قرار می دهد و به این دلیل در صدد است تا از منافع ذینفعان و سهامداران در مقابل مدیریت سازمان ها حفاظت به عمل آورد. در واقع حکمرانی به افراد و سازمانهايی می پردازد که در فرایند تصمیم گیري و اجراي تصمیمات نقش دارند و لازم به توجه است که حکمراني وجود قدرت در داخل و خارج از اقتدار نهادهاي رسمي و غیر رسمي را به رسمیت مي شناسد.
در تحقیقی که با عنوان بینش دیلویت در راستای تحول و ابر روندهای فناوری انجام شده است ، توجه حکمرانی آینده را به مواردی همچون نیروهای فناوری کلان، اخلاق و اعتماد در فناوری، مدیریت مالی و آینده فناوری اطلاعات، همزاد های دیجیتالی ،پلتفرم های تجربه انسانی و فعال شدن معماری در افق آینده ، به خود ، معطوف کرده است. در پی این تغییرات ، اصول حاکمیت شرکتی با تکیه بر فرهنگ پاسخگویی ، راستی و امانت داری در مدیران و ارتقای شفافیت اطلاعاتی دچار تحولات اساسی شد و شکل جدیدی به خود گرفت .
عمده توجه در بحث یاد شده بر این اصل معطوف گشت که وجود یک نظام حکمرانی نیرومند و مستحکم در شرکت ها ، رفتار فرصت طلبانه و سودجویانه مدیران را محدودتر می کند و عامل مهمی درکاهش تمایل مدیران برای مدیریت سود می باشد. بنابراین کیفیت و ویژگی قابل اعتماد بودن عملکرد و گزارشگری نتایج مالی و غیرمالی بهبود خواهد یافت. این ابعاد از طریق نشانگرهایی قابلیت اجرا و ارزیابی دارند که مهمترین آنها در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 1: نشانگرهای ابعاد تعالی در حکمرانی سازمانی
مفهوم کلی | متغیر اصلی | نشانگر |
ابعاد حکمرانی در تعالی سازمانی با رویکرد پیشبرد عملکرد و تحول
|
نتیجه گرایی | توضیح روشن و شفاف از فلسفه وجودی و ماموریت |
بهبود کیفیت و تعالی در خدمات با اخذ بازخورد از مشتریان | ||
ارائه تحقیقات و طرحهای نوآورانه جهت توسعه قابلیت | ||
سیستم مدیریت عملکرد | روشهای مدیریت عملکرد متوازن | |
استراتژی توسعه در درون اکوسیستم | ||
مشارکت ذینفعان کلیدی در استراتژی و تصمیم گیری | ||
گزارشات به موقع و شفاف برای ذینفعان | ||
اثربخشی | درک و پذیرش وظایف و تقسیم کار مناسب | |
رویه ها و مکانیسم های مناسب مبتنی بر تکنولوژی | ||
پرورش و ارتقای ارزشها | وجود شبکه های موثر داخلی قابل اطمینان | |
ارتباطات افقی و رو در رو و استاندارد های رفتاری | ||
شفاف سازی | مسئولیت پذیری و تقلیل تعارضات درون سازمانی | |
کیفیت رهبری ، تصمیمات و فرایند آن | ||
اطلاعات و دانش به روز در اکوسیستم | ||
ظرفیت سازی | شایستگیها و توسعه قابلیت های فردی به ویژه رهبران | |
تعامل نزدیک جهت خلق و اشاعه ارزشهای مشترک | ||
پاسخگویی | ارزبابی عملکرد و توسعه رهبران | |
طراحی فرایندها مبتنی بر نوآوری های تحول ساز | ||
تولید ، ترویج و درخواست ایده | ||
چابکی در پاسخ گو بودن به ذینفعان |
در این منظر می توان طراحی و اجرای حکمرانی موثر سازمانی با رویکرد پیشبرد عملکرد و تحول را از طریق ابعاد فوق بررسی و مرور نمود.
نتیجه گیری :
می توان جمع بندی کرد که در این شیوه حکمرانی نیروهای کلان در حوزه تکنولوژی که نشان از گسترش بی سابقه نوآوری های مبتنی بر فناوری را نشان می دهد امتیازات ویژه ای را برای سازمانها به وجود آورده اند . در حال حاضر توانایی یک سازمان در اکتساب و بهره برداری از تکنولوژی عاملی بر تضمین آن سازمان شناخته می شود .از این رو رهبران بخش های مختلف، اولویت بالایی برای فناوری در راهبردهای کسب و کارشان قائل هستند. تجربه دیجیتال ، تجزیه و تحلیل دیجیتال ، واقعیت دیجیتال ، فناوری ابری ، فناوری های شناختی، هوش مصنوعی، زنجیره بلوکی ، کسب و کار فناوری، ریسک و نوسازی سامانه های متمرکز بوده که مطالعه و ردگیری ظهور و رشد این فناوری ها و چگونگی بکارگیری آنها توسط سازمانها می تواند در شیوه حکمرانی آنها در راستای نوآوری و تحولات دگرگون ساز کمک نماید. توجه به رویکردهای فوق در حکمرانی، بر سرعت تحول ، پیشبر عملکرد و توسعه سازمانی اثرگذار است و همچنین تأثیر قابل ملاحظه ای بر شیوه های تخصیص منابع و قدرت جذب و بهره برداری فناوریها در مسیر تحول خواهد گذاشت. استفاده از تکنولوژی در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از نحوه ارتباط شرکتها و سایر متخصصان حکمرانی سازمانی با همکاران، ذینفعان و سرمایه گذاران است. در این رویکرد حکمرانان باید بتوانند نشان دهند که چگونه استفاده از ابزارهای جدید تکنولوژی ، رسانه های اجتماعی ، هوش مصنوعی ، اینترنت و… به پیشرفت حکمرانی آنها در شرکت تحت نظارتشان، کمک کرده است. این جهت گیری استفاده از تکنولوژی و کیفیت اطلاعات توزیع شده را در راستای تصمیم گیری های راهبردی تقویت کرده و با ایجاد ساختارهای پیشرو در مسیر تحول و نوآوری خود ریشه در شیوه حکمرانی دارد که منجر به شناسایی فرآیندهای نوظهور می شوند. لذا در این منظر متمایز ، هدف حکمرانی چشاندن و تزریق راهکارهای فناورانه و ترسیم یک فرآیند نوآوری در ساختار و تصمیمات هیئت مدیره بوده تا مواردی همچون شایستگیهای هیئت مدیره ، بلوغ استراتژی، عملکرد نوآوری ،درستی، استعدادیابی برای تحول و کاهش ریسک ، بسیار حایز اهمیت و بیش از پیش مهم ، در نظر گرفته شود.
منبع :
- خدمتگزار، حمید رضا ، (1399). تعالی در حکمرانی سازمانی، تهران، نشرکاوشگران پویای پارس.
- برای تهیه کتاب، درخواست خود را فقط از طریق وبسایت رسمی مولف، ثبت و اعلام نمایید. hrkhedmatgozar.ir
[1] Governance
[2] Gubenare
[3] Yuval Noah Harari
[4] Sapiens: A Brief History of Humankind
[5] Cyrus the Great
[6]
OECD Corporate Governance Factbook 2019
نظرات بسته شده است.