استانداردسازی زیر بنای توسعه اقتصادی و اجتماعی

فرزین انتصاریان، رئیس انجمن مدیریت کیفیت ایران، در این سرمقاله با تأکید بر نقش کلیدی استانداردسازی در توسعه کشورها، یادآور می‌شود که نگاه ما به استانداردسازی محدود به ارتقاء کیفیت محصولات بنگاه‌ها بوده، درحالی‌که استانداردسازی مفهومی فراگیر و زیرساختی در رشد اقتصادی و اجتماعی است.

فرزین انتصاریان؛رییس انجمن مدیریت کیفیت ایران

فرزین انتصاریان

مقدمه

در بیش از چهل سالی که در حوزه مدیریت کیفیت و استاندارد سازی فعالیت می کنم همواره متوجه به اهمیت این دو مقوله در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ها بوده ام. حضور طولانی و همکاری نزدیک با متخصصین امر در کمیته فنی 176 تدوین استاندارد های مدیریت کیفیت نیز باعث شد که بیشتر با زیر و بم آن ها آشنا شوم. در طول این سالها نیز تلاش کرده ام که این دستاورد ها را از طریق مقالات، برگزاری کنفرانس ها و مذاکره با مسئولین امور در سطوح خرد و کلان مطرح نمایم که مسیر پرنشیب و فرازی را نیز طی کرده و خوشبختانه نتایج ملموسی که شاید مهمترین آن تدوین و تصویب قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد است به دست آمده است. اما با وجود این هنوز آن چه را که انتظار داشته ام با آنچه اتفاق افتاده فاصله ای زیادی دارد. شاید دلیل آن تمرکز ما بر استانداردسازی در حوزه اقتصاد خرد و عملکرد بنگاه ها تنها با هدف بهبود مرغوبیت محصولات آن ها بوده است. این بار در مورد اهمیت استاندارد سازی در فضای گسترده تر را مد نظر قرار داده ام. در بررسی هایی که در مورد تاثیر استاندارد سازی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها داشتم متوجه پژوهش هایی شدم که در این مورد در بعضی کشورهای پیشرفته انجام شده. لذا این سرمقاله را با استفاده از فرازهایی از نتایج این پژوهش ها تلفیق کرده ام که در زیر ملاحظه می فرمایید:

نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهای پیشرفته:

تاکنون مطالعات و پژوهش های بسیاری در زمینه تاثیر استانداردسازی بر رشد اقتصادی و بهبود فضای اجتماعی کشورها انجام شده که یکی از این مطالعات، پژوهشی است که سالها قبل توسط سازمان استاندارد فرانسه (AFNOR) انجام شده و تاثیر اقتصادی استانداردسازی را با تمرکز ویژه بر فرانسه بررسی می‌کند. فرازهایی از گزارش مفصل این پژوهش را در زیر می آورم:

  • این مطالعه نشان می دهد که استانداردسازی به طور قابل توجهی به رشد تولید ناخالص داخلی فرانسه کمک می کند و ارزش شرکت را با تقویت نوآوری، تضمین شفافیت و بهبود کیفیت محصول افزایش می دهد
  • این گزارش تأثیر استانداردسازی فرانسه را با آلمان مقایسه می‌کند و عوامل مؤثر بر درک شرکت‌ها از مزایای استانداردسازی در مقابل هزینه‌ها را تحلیل می‌کند. نتیجه گیری می شود که استانداردسازی به عنوان یک اهرم اقتصادی قدرتمند عمل می کند که به نوآوری و انتقال دانش برای حمایت از پیشرفت اقتصادی کمک می کند.
  • در اقتصادهای بالغی مانند فرانسه، استانداردها مکانی برای پیشرفت فناوری و منبع اصلی برای رشد هستند و استانداردسازی مستقیماً به عقب راندن مرزهای تکنولوژیک کمک می‌کند و در نتیجه بیشترین سود را نصیب جامعه می‌کنند. فرایند تدوین استانداردهای داوطلبانه نیز راهی برای توسعه دانش هستند. استانداردها همراه با نوآوری پیشرفت می کنند و همچنین ابزاری برای انتشار آن هستند. آنها شرکت ها را قادر می سازند تا نوآوری های خود را به اشتراک بگذارند و در عین حال شیوه های بازار خود را توسعه دهند
  •     هنگامی که استانداردسازی به وضوح به عنوان یک سرمایه گذاری در سطح شرکت شناسایی شود، به ایجاد ثروت ملی نیز کمک می کند. این مطالعه کاملاً از این ضرب المثل تایید می کند که :

کسی که استاندارد را تعیین می کند بازار را نیز می سازد

  • از منظر اقتصاد کلان، استانداردسازی به طور مستقیم به رشد اقتصاد فرانسه کمک می کند. استانداردسازی به طور متوسط ​​81 درصد در سال یا تقریباً 25 درصد رشد تولید ناخالص داخلی را شامل می شود. این با ارقام سایر کشورهای پیشرو در فناوری مانند آلمان و بریتانیا نیز مطابقت دارد
  • یافته های ما نشان می دهد، بیش از 66 درصد از شرکت های مورد مطالعه اظهار داشتند که استانداردسازی به افزایش تولید و سودآوری آن ها کمک می کند و ثابت می کند که تأثیر مثبتی بر ارزش شرکت دارد
  • این فقط شرکت های بزرگ نیستند که استانداردهای داوطلبانه را برای فعالیت های خود مفید می دانند و می توانند منابع قابل توجهی را در فرآیند استانداردسازی خود بسیج کنند، بلکه سازمان های کوچکتر مانند SME ها با 250 کارمند یا کمتر نیز، استفاده از آنها را مفید می دانند.
  • 61٪ معتقد بودند که استانداردها به بهبود انطباق با قوانین، رقابت پذیری و توسعه شفافیت و اخلاق سازمانی کمک می کند و 56٪ نیز تایید کردند که استانداردسازی همکاری با ذینفعان را تسهیل می کند. همچنین استانداردسازی قواعد بازی را تعیین می کند و به حذف بازیگرانی که در رعایت کردن آنها کوتاهی می کنند منجر می شود. 74 درصد شرکت کنندگان تایید می کنند، استانداردسازی تضمین کننده واقعی کیفیت محصول و خدمات است و استانداردسازی به آنها قابلیت کنترل بیشتری برای شناخت و حل مشکلات مربوط به ایمنی می دهد و 79 درصد می گویند که به بهینه سازی انطباق با مقررات کمک می کند.

همانطور که ذکر شد مطالعات متعدد دیگری نیز در سطح بین‌المللی به بررسی تأثیر استانداردسازی بر رشد اقتصادی پرداخته‌اند از جمله در آلمان،  انگلستان، استرالیا و کانادا که ذکر دستاوردهای آنها حتی به اجمال نیز از حوصله این مقاله خارج است. لذا با ذکر این که همگی آنها، نتایج پژوهش انجام شده در فرانسه که در بالا ذکر شد را تایید می کنند تنها به نتایج آماری بدست آمده اشاره میکنم. مضافا  اینکه مطالعات آن ها نشان داده‌ که کشورهای توسعه‌یافته بیشترین بهره را از استانداردسازی در رشد اقتصادی خود برده‌اند.

میزان تاثیر استاندارد سازی در رشد اقتصادی کشورهای خود را به شرح زیر اعلام می کنند.

1)آلمان: سهم استانداردها در نرخ رشد اقتصادی این کشور برابر با ۰.۹٪ بوده است.​

2)فرانسه و استرالیا: هر کدام سهمی معادل ۰.۸٪ را تجربه کرده‌اند.​

3)انگلستان: سهم استانداردها در رشد اقتصادی ۰.۳٪ بوده است.​

4)کانادا: سهمی برابر با ۰.۲٪ داشته است.​

ضمن تاکید مجدد بر این آمار که نشان‌دهنده تأثیر مثبت استانداردها بر خروجی اقتصادی این کشورها است.​ ذکر این نکته را ضروری می دانم که حوزه عملکرد سازمان های استاندارد این کشورها بسیار محدود تر از ایران است و مفهوم استاندارد سازی که در قانون توسعه و تقویت نظام استاندارد کشور، تعریف شده، زمینه ای بسیار گسترده تری را  با نگاه حاکمیتی مطرح می نماید . در نتیجه اطمینان دارم که چنانچه پژوهش های مشابهی در مورد تاثیر بالقوه استاندارد سازی بر رشد اقتصادی کشور ما انجام شود و موارد گسترده تری مثل کیفیت و ایمنی را که در قانون فوق الذکر در حیطه استاندارد سازی قرارداده است، در آن لحاظ شود، نتایجی بسیار گسترده تر و اعداد بسیار بزرگتری را در تاثیر گذاری استاندارد سازی بر رشد اقتصادی کشور مشاهده خواهیم کرد

برای روشن تر شدن این اثرگذاری عظیم که با برداشت ها،  انتظارات  عموم مردم و حتی مسئولین مرتبط با موضوع فاصله داشته و در عمل با واقعیت های نظام  استانداردسازی در کشور ما هماهنگی ندارد مناسب می دانم یک بار دیگر در مورد ماهیت استاندارد ها و اهمیت استاندارد سازی تنها در حوزه های مدیریتی هرچند تکراری مواردی را طرح نمایم:

مفهوم استاندارد و استاندارد سازی از منظر مدیریتی در حوزه اقتصاد کلان و خرد  

معمولا واژه استانداردها ‌تنها به مکتوبی اشاره دارد که توسط سازمان های استاندارد در سطوح ملی و بین الملی منتشر شده و به‌عنوان چارچوبی برای ایمنی و کیفیت محصولات و خدمات و بهبود عملکرد کسب‌وکارها کاربرد دارند، در حالیکه استاندارد در معنی گسترده تر آن به عنوان یک معیار یک مفهوم عام است و استانداردسازی در قالب یک فرایند، ابزاری بنیادین برای ایجاد نظم پایدار و هماهنگی است و درتمام ابعاد و در همه امور زندگی ما، از مقیاس‌های ساده‌ای چون تعریف واحدهای اندازه‌گیری مانند متر و کیلوگرم، تا مفاهیم پیچیده‌تر در امور اقتصادی (مانند واحد پول به عنوان معیاری برای اندازه گیری ارزش) ، نقش غیرقابل انکاری در زندگی ما دارند.

استانداردها در زندگی روزمره نیز، در مفاهیمی چون “طرز تهیه” در یک خانواده برای تهیه غذا، یا “روش کار” در صنعت، حضوری آشکار دارند. این مقوله‌ها که شاید در نگاه اول غیر مرتبط با مقوله استاندارد به نظر برسند، در حقیقت پایه‌های عقلانی برای ایجاد زبان مشترک و درک همگانی و ابزاری برای جاری سازی یک نظم ‌اند که از هزاران سال پیش زندگی انسان‌ها را بهبود داده و امروز در تمامی جنبه‌های جامعه، از تهیه مشخصات یک نوع غذا در رستوران‌ زنجیره‌ای تا فرایند تدوین کنوانسیون‌های بین‌المللی، دیده می‌شود.

این مقاله در تلاش است تا با ارائه مصادیق ملموس از مفهوم کلی تر از استاندارد و استانداردسازی، درکی عمومی و فراگیر از اهمیت این مفاهیم در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند. هدف من، برجسته‌سازی تاثیر استانداردها نه‌تنها بر بهبود کارکردهای فردی و سازمانی، بلکه بر تحولات عمیق اجتماعی و اقتصادی است. مخاطب من در این مقاله،  رهبران و مسئولان عالی کشور، به‌عنوان سیاست گذاران مسائل کلان کشور هستند تا با آشنایی بیشتر با نقش استانداردسازی، آن را به‌عنوان ابزاری برای پیشرفت شناسایی کرده و به کار گیرند.

برای مثال وقتی به جنبه‌های اقتصادی آن نگاه می‌کنیم، استانداردها نقشی کلیدی در ایجاد نظم و شفافیت بازی می‌کنند. مثلاً به واژه “پول” به عنوان معیاری برای اندازه گیری “ارزش” توجه کنیم و واحد استاندارد شده آن را مثلا  “ریال” و یا “دلار” را مشابه متر و فوت برای اندازه گیری “طول” در نظر بگیریم، قطعا تنوع نرخ برابری آن ها تحت یک نام، به عنوان یک معیار اندازه گیری نخواهد توانست در تعیین میزان ارزش واقعی هر مقوله ای نتایج دقیق و قابل استنادی ارائه دهد. روشن است وجود یک معیار ثابت، مشخص و پایدار برای اندازه‌گیری “ارزش”، اساس هر نظام اقتصادی موفق است. نبود این ثبات یا وجود چند نرخ برابری متناقض بین آن ها، قطعاً به آشفتگی در اقتصاد منجر می‌شود. بنابراین درک ماهیت منطقی”پول” به عنوان یک معیار استاندارد، در اینجا به مهمترین عامل و ستون فقرات اقتصاد عمل می‌کنند.

دامنه استاندارد ها در طول زمان تکوین چند هزارساله خود گسترش یافته اند و از معیاری برای اندازه گیری مشخصات اشیاء به حوزه های بسیار پیچیده تر مثل سیستم های مدیریتی و روش های حکمرانی وارد شده اند و امروزه استانداردسازی به‌عنوان یکی از ارکان اساسی زیرساخت‌های تکنولوژیکی و اقتصادی، نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا می‌کند. این فرآیند با ایجاد زبان مشترک و معیارهای مشخص، به بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش بهره‌وری و تسهیل تجارت بین‌المللی منجر می‌شود.

استانداردسازی شاید در نگاه اول موضوعی پیچیده و شاید مصنوعی به نظر برسد، اما اگر ساده‌تر بیان کنیم، ماهیت اصلی آن مکانیزمی عقلانی برای ایجاد نظمی پایدار و قابل اعتماد است. فرآیند استانداردسازی خود یک مسیر استاندارد دارد و شامل چهار مرحله اصلی است: تدوین، استقرار، ارزیابی، و نهایتاً بهبود مستمر، کاملا منطبق بر چرخه PDCA است که بر پایه برنامه‌ریزی، اجرا، بررسی، و اقدام اصلاحی ، چارچوبی منطقی برای اجرای موفق کارها به سوی موفقیت پایدار فراهم می‌کند. نکته مهم این است که استفاده از این منطق در استاندارد سازی و رعایت  درست و دقیق این مراحل به ما کمک می‌کند تا  با درک مشترک از اهداف و نحوه انجام کارها  همواره در مسیر پیشرفت بمانیم. در زیر مختصراً به هریک از مراحل چهارگانه فوق با اشاره به استانداردهای مدیریتی که به تصور من کمتر به آنها، به عنوان عواملی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی توجه شده است می پردازم:

 

 

۱. مرحله تدوین یک معیار یا استاندارد

در فرایند استانداردسازی، این اولین گام است و درست مثل برنامه ریزی برای انجام یک کار، یا طراحی نقشه برای یک ساختمان، اهمیت ویژه‌ای دارد. تدوین استاندارد به معنی تعیین معیارها و ضوابط مشخصی برای یک حوزه خاص است، که توسط صاحبنظران، متخصصان به نمایندگی ذی‌نفعان، بخصوص مشتریان ومصرف‌کنندگان با همفکری همگانی، با هدف اجماع نظرات انجام می‌شود. این مرحله شامل تحلیل نیازها، بررسی سوابق عملکرد معیارهای مشابه،  در نظر گرفتن آخرین دستاورد های علمی و الزامات جدید و مسائل قانونی است. برای مثال در حوزه سیستم های مدیریتی، استانداردهای جهانی نظیر ISO 9001 برای مدیریت کیفیت و استاندارد ISO 37000 برای حاکمیت سازمانی یا استاندارد ISO 45001 برای ایمنی شغلی و یا ISO 42001  برای مدیریت هوش مصنوعی که همگی در سطح بین المللی با همین روش تدوین شده ان، به ما نشان می دهند که این که این مرحله چقدر گسترده و  و محتوای آن ها با اهمیت و قابلیت استقرار و پذیرش عمومی آن ها مهم است. این مرحله مشابه “Plan”  در چرخه “PDCA” است

۲. مرحله استقرار و اجرای استاندارد

در ادامه مرحله تدوین، مشابه وقتی که نقشه و برنامه آماده شده، طرح یا استاندارد وارد مرحله استقرار و اجرا می شود. در این مرحله استاندارد تدوین‌شده باید به بهترین شکل در سازمان که می تواند در اندازه یک خانواده تا یک کشور باشد، استقرار یابد. این یعنی آموزش افراد و کارکنان درگیر در موضوع، اصلاح فرآیندها، تا ایجاد یک زیر بنای فکری و در صورت ضرورت، تغییر فرهنگ سازمانی. این مرحله مشابه “Do” در چرخه PDCA” به عنوان چارچوبی پویا برای تطبیق سازمان با تغییرات محیطی مورد نیاز عمل میکند. در این مسیر استفاده از استانداردهای بسیاری در ارتباط با مدیریت منابع انسانی و دارایی های فیزیکی، از جمله استانداردISO 10015(مدیریت آموزش و توسعه منابع انسانی) وISO 30401 (مدیریت دانش)می‌تواند، استانداردهای سری ISO 55000 در این مرحله می توانند بسیار موثر باشند. این مرحله مشابه “Do”در چرخه “PDCA” است.

۳ . مرحله ارزیابی انطباق

این مرحله مثل انجام یک آزمون است؛ جایی که عملکردها با برنامه ها و استانداردها مقایسه و ارزیابی می‌شود. این ارزیابی در امور مدیریتی قاعدتا باید ابتدا از طریق خود افراد دخیل در اجرا تحت عنوان بازرسی و ممیزی داخلی و سپس توسط افراد دیگر خارج از سازمان ترجیحا،  مراجع مستقل انجام می‌شود و طی آن نقاط قوت و ضعف عملکرد سازمان در مقایسه با برنامه یا استاندارد تعیین شده، مشخص می‌شود و فرصت‌هایی برای بهبود فراهم می‌گردد. استانداردهایی مثل ISO 19011 (راهنمای ممیزی) چارچوب مناسبی را برای این امر ارائه می دهند. این مرحله مشابه “Check” در چرخه “PDCA” است.

۴. مرحله اقدام برای بهبود مستمر

استانداردسازی فرآیندی ایستا نیست، بلکه نیازمند بازنگری و ارتقا در طول زمان است. سازمان‌ها باید به طور مستمر عملکرد خود را مورد ارزیابی قرار داده و تغییرات لازم را بر اساس تحولات تکنولوژیکی، تغییرات محیط کسب‌وکار و بازخوردها از جانب ذینفعان و به خصوص مشتریان و مصرف کنندگان اعمال کنند. نتیجه این مرحله زمینه سازی برای بازنگری طرح و بهبود مستمر برنامه یا استاندارد را به دنبال دارد. بسیاری از استانداردهای معتبر بین‌المللی به ‌صورت دوره‌ای، معمولا پنج ساله، بازنگری شده و نسخه‌های جدیدی از آن‌ها منتشر می‌شود. این امر تضمین می‌کند که استانداردها همواره با نیازهای جدید سازگار بوده و موجب افزایش کارایی و رقابت ‌پذیری سازمان‌ها شوند. استانداردهایی مانند ISO 9004 (مدیریت کیفیت پایدار) که به عنوان چتری بر تمامی استانداردهای مدیریتی عمل می‌کند، و مدل های ارزیابی مانندEFQM و INQA که ویرایش جدید آن بنام “مدل موفقیت پایدار سام (SSAM) که بر اساس آخرین ویرایش استاندارد ISO 9004:2018 طراحی شده است، به سازمان‌ها در بهبود مداوم عملکرد کمک کرده وآن‌ها را در مسیر رقابت‌پذیری پایدار و پیشرفت دائمی نگه می‌دارند

 

زمینه های اثربخشی استانداردسازی

در اینجا  به بعضی زمینه هایی که استاندارد سازی می تواند بر آنها تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد اشاره مختصری میکنم

  1. استانداردسازی و افزایش بهره‌وری

غالبا این برداشت وجود دارد که هدف از استاندارد ها تنها کنترل و بهبود ایمنی و کیفیت است. در حالیکه امروزه یکی از اهداف و مزایای مهم استانداردسازی، افزایش بهره‌وری در سازمان‌ها اعم کوچک در حد یک خانواده یا به بزرگی یک دستگاه عریض و طویل دولتی باشد. استانداردهای مدیریتی مانند ISO 50001 (مدیریت انرژی) و ISO 22301 (مدیریت تداوم کسب‌وکار) به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا مصرف منابع را بهینه کرده و عملکرد عملیاتی خود را ارتقا دهند. بهبود فرآیندها و حذف ضایعات، کاهش هزینه‌های عملیاتی و بهینه‌سازی استفاده از فناوری از جمله مزایایی هستند که استانداردسازی برای بهره‌وری سازمانی به همراه دارد. شاید مهمترین استانداردی که در ارتقای کارآیی به موازات اثربخشی کاربرد دارد و مستقیما بهره وری همه جانبه را تامین می کند، استاندارد ISO 9004  است.

  1. استانداردسازی و توسعه منابع انسانی

یکی از ابعاد کلیدی استانداردسازی در حوزه منابع انسانی است، در سازمان جهان استاندارد کمیته فنی 260 (ISO/TC260)  این نقش را برای توسعه منابع انسانی به عهده دارد که تاکنون استاندارد های بسیاری را تدوین و منتشر نموده است از جمله استاندارد های سریISO 34000 را میتوان نام برد. اجرای این استانداردهای مدیریتی و حرفه‌ای به کارکنان کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را بهبود بخشیده و با تحولات جدید هماهنگ شده و بهره وری بیشتری را ارائه دهند. بعلاوه استانداردهایی مانندISO 10018 مدیریت تعامل کارکنان یا ISO 29993 (یادگیری خدمات خارج از آموزش رسمی) و ISO 30405 (راهنمای استخدام) به سازمان‌ها با هدف توسعه سرمایه های انسانی تدوین شده اند. همچنین، استانداردهای رفتاری و اخلاقی موجب ایجاد یک محیط کار پایدار و حرفه‌ای شده و به افزایش رضایت شغلی و بهره‌وری کارکنان کمک می‌کنند.

  1. توسعه اخلاق سازمانی

توسعه اخلاق کسب ‌وکار یکی دیگر از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که می‌تواند از استانداردسازی بهره‌مند شود. استانداردهای اخلاقی مانند ISO 37000 (حاکمیت سازمانی) و اصول مسئولیت اجتماعی شرکتی (ISO 26000) به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا تعهدات اخلاقی خود را در قبال کارکنان، مشتریان و جامعه رعایت کنند. Code of Conduct (منشور اخلاقی سازمانی) نمونه‌ای از چارچوب‌های استانداردی است که شرکت‌ها برای ایجاد یک محیط کسب‌وکار شفاف و مسئولانه از آن استفاده می‌کنند. همچنین، پیاده‌سازی استانداردهای مربوط به ضمانت کیفیت خدمات (ISO 20000-1) و استانداردهای مرتبط با مدیریت نوآوری (ISO 56002) می‌تواند به شرکت‌ها در ارائه خدمات مسئولانه و پایدار کمک کند.

  1. استاندارد های تخصصی

تاکنون استانداردهای مدیریتی بسیاری برای حوزه های صنعتی وخدماتی تدوین شده اند مثل استاندارد ISO 29001 برای صنایع نفت و گاز و پتروشیمی  و ISO 22000 برای صنعت غذا و یا  ISO/TS 16949 برای صنایع خودرو سازی که بسیاری از آن ها در ایران به خوبی شناخته شده و مورد استفاده قرار می گیرند.

اما استاندارد های تخصصی نیز برای بعضی بخش ها و صنایع وجود دارند که کمتر به آن ها توجه شده برای مثال استانداردهایی که برای واحدهای آموزشی به خصوص دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی تدوین شده و عدم شناخت و استفاده از آن ها یکی از ریشه های مشکلات نظام آموزشی در کشور به شمار می رود از جمله ISO 21001:2018 برای تضمین کیفیت سازمان های آموزشی و استاندارد های سری  ISO 2999x که شامل استاندارد های ISO 29990 تا ISO 29997 که مراحل پایانی تدوین است و همگی به موضوع آموزش و شرایط حاکم بر موسسات آموزشی پرداخته اند.

استاندارد سازی در عصر هوش مصنوعی

شکی نیست که با ظهور پدیده هوش مصنوعی بسیاری از امور دچار تحولاتی ریشه ای و عمیق شده اند که هنوز ابعاد و آثار این تحولات چندان شناخته شده نیست. قطعا فرایند های استاندارد سازی نیز از این مسیر خارج نخواهد بود بلکه بسیاری از تغییرات شروع شده و عملا فرایند های  استاندارد سازی با تکامل سریع فناوری و پیچیدگی روزافزون محیط دیجیتال، به چالش‌های جدی کشیده شده و با تحول در فرایند های آن ماهیت متفاوتی را ارئه داده و استاندارد سازی اهداف و نقش های جدیدی را ایفا خواهد کرد. در اینجا به چند مفهوم کلیدی که احتمالاً آینده استانداردسازی را شکل خواهد داد اشاره می کنم:

  1. تکامل مستمر:

یکی از مشکلات و نقاط ضعف استانداردسازی طولانی بودن فرایند تدوین استاندارد ها است. همین موضوع به عنوان یک کاستی در به روز بودن آن ها بشمار میرود. با استفاده از امکانات دیجیتال مدت زمان فرایند تدوین استاندارد ها در حال کاهش است و  قطعا در آینده با نیاز های روز تطبیق بیشتری داشته و خواهد توانست، همگام با پیشرفت های سریع فناوری، به سمت استانداردهای پویاتری که بتوانند در زمان واقعی و به زبانی ساده تر و به روزتر عرضه  شوند.

  1. همکاری بین صنعتی و بین المللی

با تحولاتی که با مرکزیت تحولات تکنولوژی در روابط بین کشور ها به وجود آمده و با سیاست های جدیدی که بازگشت تعرفه ها در صحنه تحارت حهانی ایجاد می کند و تاثیری که بر جایگاه سازمان تنظیم گر مثل WTO  خواهد گذارد، سازگاری و همکاری بین صنایع و کشورها برای ایجاد استانداردهای پذیرفته شده جهانی یا متقابل ضروری خواهد بود. این امر قابلیت همکاری بین سیستم‌ها و مناطق مختلف را الزام آور می‌کند. در این راستا، نظام های استاندارد سازی باید برای انطباق با ضرورت های تجاری و با توجه به شرایط دائما درحال تغییر جهانی بتوانند بسیار پویاتر و سریعتر عمل کرده و الزاما مراحل چهارگانه استاندارد سازی خود را که در بالا به آن ها اشاره شد به روز نمایند. برای رسیده به این هدف حیاتی قطعا لازم است که همکاری یکپارچه را و تنگاتنگی بین ارکان حاکمیتی و صنایع و بخش های بازرگانی با مراجع استاندارد سازی در کشور وجود داشته باشد. در غیر این صورت بزرگترین زیان را بخش های تولیدی و تجاری در گیر در تجارت جهانی خواند دید.

  1. چارچوب های یکپارچه توسعه:

با کسترش دیجیتال شدن صنایع و توسعه فناوری های پیشرفته محیط داخلی و ارتباطات خارجی سازمان ها دچار تحولات  جدی می شوند و چارچوب ‌های یکپارچه که در صنایع مختلف مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و بلاک چین تغییرات اساسی را در بستر ارتباطی و تولیدی آن ها را تغییر میدهد، لذا نظام استاندارد سازی به عنوان زبان مشترک و محمل هماهنگ کننده بین دستگاه های حاکمیتی ، صنایع و بازار و جامعه متناسب با این نوآوری ها قابلیت های خود را ارتقا ‌دهد. با توسعه استانداردهایی برای بهبود شیوه های ارتباطی برای ایجا یک زنجیره تامین پایدار باعث ارتقای زنجیره تامین تولیدات صنعتی می شود.

  1. حریم خصوصی و استانداردهای امنیتی پیشرفته

با گسترش کمی و کیفی ابزار های هوش مصنوعی و استفاده جدی تر از فناوری های دیجیتال در امور روزمره  بخصوص در حوزه صنایع تولیدی و خدمات عمومی مثل بانکداری و مشابه آن ها، موضوع حفاظت از داده ها و حقوق کاربران  و حفظ حریم خصوصی افراد ها، به یک امر بحرانی تبدیل شده و لذا از هم اکنون نظام های استاندارد سازی در تگاپوی تدوین استانداردهایی هستند که بر حفاظت از داده های شخصی و سازمانی متمرکز باشد. این شامل رمزگذاری، مدیریت امن داده ها، و انطباق با مقررات جهانی حفاظت از داده ها است. مضافاً، مشکلات امنیت سایبری و گسترش تهدیدات سایبری، تدوین و استقرار استانداردهای امنیت سایبری با رویکردی حساس تر  حیاتی خواهد بود. دامه این استانداردها با هدف حفاظت از زیرساخت های حیاتی گرفته تا شیوه های توسعه نرم افزار ایمن تدوین و مورد اجرا قرار گیرند. قابل ذکر آن که تهدیداتی که هوش مصنوعی و استفاده های نابجا و غیر اخلاقی از بستر های مورد استفاده نیز یکی از چالش های جدی استاندارد سازی بشمار میرود که باید برای آن چاره اندیشی کند از جمله، ایجاد چارچوب‌هایی برای مدیریت فناوری‌های هوش مصنوعی و مکانیسم‌های نظارتی و ارزیابی انطباق با استاندارد هایی که در راستای مقررات اقدام نمایند، حیاتی خواهد بود.

  1. قابلیت همکاری و تبادل داده

با توسعه فناوری های دیجیتال و هوش مصنوعی، امکان یکپارچه سازی استانداردهای آینده با تاکید بر ادغام یکپارچه و تبادل داده بین فناوری ها و با استفاده از پلتفرم های مختلف به وجود آمده است. این شامل استانداردسازی فرمت‌های داده، API ها و پروتکل‌های ارتباطی برای اطمینان از سازگاری استاندارد های مرتبط با این حوزه با یکدیگر توسعه می یابد.

  1. توسعه پایدار و کاهش اثرات زیست محیطی

با ظاهر شدن آثار سوء استفاده نابجا و بی برنامه از منابع طبیعی و محدودیت هایی که از طرف دولته و نهاد های بین المللی و همچنین بیداری نسل های  جدید به خطرات آن، توجه به استانداردسازی سبز در دستور کار قرار گرفته و استاندارد هایی برای شیوه های تولید بهتر با استفاده از فناوری های سبز و مدیریت زیست محیطی پایدار برای کاهش اثرات زیست محیطی در اولویت قرار گرفته که علاوه بر اهداف زیست محیطی، موجبات ارتقای بهره وری را نیز با توسعه  سیستم های انرژی کارآمد، کاهش ضایعات و استفاده از منابع تجدیدپذیر را نیز بدنبال دارد.

 

نتیجه گیری

شناخت ماهیت استانداردها به عنوان یک معیار و زبان مشترک بین ذینفعان که با مشارکت و اجماع نظرات همگی آن ها امری عقلانی است  یک ضرورت برای اجرایی شدن و مورد استفاده قرارگرفتن آن ها به حساب می آید.

درک مفهوم استاندارد سازی به عنوان یک فرایند عقلانی برای ایجاد نظم در هر امری و مراحل آن بسیار اهمیت دارد و اجرای دقیق این فرایند در توسعه و بهبود در تمامی امور زندگی کاربرد دارد

استاندارد ها و استاندارد سازی امر راهبردی و برای توسعه اقتصادی و اجتماعی همه جوامع بسیار با اهمیت هستند و بر رشد اقتصادی و سلامت و رفاه جامعه تاثیر غیر قابل انگاری دارند

قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد کشور دستاوردی مهم و قابل اجرا و موثر در توسه اقتصادی و اجتماعی کشور دارد و چنانچه ایرادات آن همانطور که در نوشته های قبلی طرح کردم برطرف شده و با نگاهی راهبردی اجرا و الزامات آن در سطوح خرد و کلان اقتصادی به کار گرفته شود، تسریع توسعه و رشد  اقتصادی را بدنبال خواهد داشت.

در عصر هوش مصنوعی بسیاری از امور دستخوش تغییرات شگرفی خواهند شد و استاندارد سازی و فرایند های آن از این تحول و تغییر به دور نیستند. آماده بودن برای انطباق با شرایط  و پارادایم جدید حاکم ضرورتی اجتناب ناپذیراست.

با امید به توسعه همه جانبه در کشور عزیزمان

فرزین انتصاریان(رییس انجمن مدیریت کیفیت ایران)

 

 

نظرات بسته شده است.