مدیریت کسب و کار

0

مقدمه

مدیریت کسب و کار:

موفقيت هر کسب و کار رابطه نزديکى با چگونگى صحيح کنترل کردن امور آن را دارد: در واقع مديريت صحيح کسب و کار موجب رشد آن ميشود.بین دو مفهوم «کارآفرینی» و «مدیریت کسب و کار» تفاوت چندان و یا مشخص نمیتوان قائل شد و این دو مفهوم را به طور مستقل از هم بررسی کرد. معیار تعریف کسب و کار در کشورهای مختلف بر حسب شرایط و نیازهای هر کشور متفاوت میباشد.و لی اغلب بر اساس تعداد کارکنان یا میزان درآمدهای سالیانه تعریف میشوند؛ «کمیته توسعه اقتصادی آمریکا، کسب و کار را چنین تعریف مینماید» کسب و کار باید حداقل دو شرط از چهار شرط: 1- مدیریت مستقل 2- تأمین سرمایه از طریق یک نفر یا جمع محدود از افراد 3- انجام فعالیتها به صورت عملی 4- کوچک بودن در برابر بزرگترین رقیب باشد.

 

تعریف کارآفرینی:

کارآفرینی فرآیند شناخت فرصتهایی است که برای آنها بازار وجود دارد و پذیرش ریسک برای ایجاد سازمان در جهت ارضای نیاز میباشد. در حالیکه مدیریت کسب و کار کوچک، فرآیند مداوم تصاحب و اداره یک کسب و کار ثبات یافته است.

درباره مدیریت:

مدیریت توانایی انجام دادن کار با کمک دیگران است.مدیزیت،علم و هنر به کارگیری اصول برنامه ریزی، سازماندهی ،ارتباطات ،هدایت و کنترل امکانات و فعالیتهای افراد برای رسیدن به هدفهای خاص موسسه است.مديريت کسب و کار را نبايد صرفا يک عمل آکادميک محسوب کرد. مديريت واقعى در بر گيرنده هدايت قوى، رفتار مثبت، دانش کسب و کار و مهارتهاى مناسب فردى است.

 

 

ارتباط کارآفرینی و مدیریت کسب و کار:

کارآفرینان منابع را از جایی که بهرهوری پایین دارد به جایی که بهرهوری بالایی دارد منتقل میکنند و این یکی از عوامل موفقیت آنها به شمار میرود زیرا تخصیص مناسب ابزار، تجهیزات، پول، مواد خام و نیروی انسانی سبب رشد و نمو سازمان میشود اما این امکانپذیر نیست مگر اینکه کارآفرین بتواند مهارتها، تواناییها و خصوصیات فردی و جمعی را در راستای اهداف سازمان بکار گیرد و هدایت گری دیگران را عهدهدار میشود و اینها همه از وظایف و فعالیت مدیریت کسب و کار
میباشد.

وظایف و فعالیتهای مدیریت:

صاحب نظران مدیریت معتقدند هر سازمان اجتماعی (دولتی، صنعتی، بازرگانی، خدماتی، فرهنگی، آموزشی و مذهبی، نظامی و سیاسی) که توسط افراد انسانی اداره میشود، باید وظایف مدیریتی را عهدهدار باشند. وظایف مدیریت به پنج وظیفه مهم خلاصه میشود:

الف. برنامهریزی،

ب. سازماندهی،

ج. استخدام

د. هدایت

هـ. کنترل

سازمان چیست؟

سازمان عبارت است از  کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد براساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هریک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند.

سازمان ارزشمند،سازمانی است که فعالیتهایش را در یک زنجیره ارزش افزا سامان می دهد و ارزشمندی یک سازمان در حقیقت مجموع ارزشهای به دست آمده در انجام فرایند های سازمانی آن می باشد.

استخدام- هدایت کنترل

سازماندهی بر اساس وظیفه یا تخصص:

وظیفه ی هر مدیری رعایت اصل بهینگی است یعنی یک مدیر ارزشمند کسی است که با به کارگیری بهینه منابع،سازمان را به سمت ارزشمندی سوق میدهد لازم به ذکر است به کارگیری بهینه منابع فقط با برنامه ریزی صحیح از طرف مدیران حاصل میشود.این نوع سازماندهی در برگیرنده وظایفی است که یک مؤسسه نوعاً انجام میدهد. به عبارت دیگر در ساختار سازمانی بر حسب وظیفه، واحدها به نحوی از یکدیگر جدا میشوند که هر یک وظایف و مسئولیتهای غیر مشایهی با دیگری داشته باشند.

 

طرح کسب و کار:

تعريف: طرح کسب و کار سندى مکتوب است که جزئيات کسب و کار پيشنهادى را مشخص ميکند. اين سند بايد ضمن تشريح موقعيت کنونى ، نيازها ، انتظارات و نتايج پيش بينى شده را شرح دهد و کليه جوانب آن را ارزيابى کند.

اجزاى يک طرح کسب و کار:

1-       اهداف کلى

2-       مشخصات مجرى طرح و همکاران

3-       تعريف و توصيف کسب و کار

4-       تحليل استراتژى بازار

5-       تحليل مالى

 

انديشه (ايده) کسب و کار: (Idea To Business)

 

شروع کسب و کار يکى از جالبترين عملکردهايى است که يک فرد ميتواند داشته باشد. بيش از ده ميليون نفر هر ساله کسب و کارى را آغاز ميکنند و در نتيجه بيش از سه ميليون کسب و کار کوچک هر ساله ايجاد ميشود.

شروع کسب و کار (Start Up) :

هر کسب و کارى نيازمند انواع مختلف امور مالى است. يک تجارت موفق از سرمايه کافى نشات مى‌گيرد. در اينجا چالشهاى زيادى وجود دارد ، اما منابع زيادى نيز براى کمک شما در دسترس است. آشنایی با امور مالی یکی از کلیدی ترین رمزهای موفقیت یک کارآفرین است و این امر علاوه بر آشنایی تخصصی و فنی کارآفرین به هوش و ذکاوت شخص کارآفرین و آشنایی او با مسائل بازار نیز مرتبط می باشد یک کارآفرین تنها با یک تفکر سیستمی می تواند به اهداف بلند مدت خود دست یابد بنابراین کارآفرین علاوه بر اطلاعات مالی باید تمام اطلاعاتی را که در سایر اجزای تجارت وجود دارند ازقبیل بازاریابی،توزیع،تولید و مدیریت را کنار هم گذاشته و صمیم مناسب را اتخاض نمایند.

منابع زيادى براى جمع‌آورى سرمايه وجود دارد. بايد توجه داشته باشيم که قبل از تصميم‌گيرى ، تمامى منابع ممکن را جستجو کنيم .

 

وظایف کارآفرین در مدیریت کسب و کار:

1) شرح وظایف شغلی: کارآفرین باید با آماده کردن شرح وظایف شغلی نقش کارمندان را مشخص کند.

2) تفویض اختیار: با توجه به این واقعیت که هیچ کس بهتر از کارآفرین، یا مدیرعامل، اصول اولیهی کسب و کار را درک نمیکند، بنابراین کارآفرینان باید تا حد امکان تمام تصمیمات هم را خود اتخاذ نمایند، و تسلط کامل بر افرادی که تصمیمات مالی بیش از مبلغی معین را به عهده دارند داشته باشد.

3) نقش هیأت مدیره و مشاوران: کارآفرینان و یا مدیرعامل در مدیر کسب و کار ممکن است به ضرورت وجود هیأت مدیره یا هیأت مشاوران در سازمان خود اذعان نماید.

4) بازاریابی: یکی از مهمترین نقشهای کارآفرینان ترکیب دانش فنی و تکنولوژی یا نیازهای بازار است.

رابطه کارآفرینی و بازاریابی: آنچه که کارآفرینان را از دانشمندان و مخترعین جدا میسازد، توجه و تمرکز شدید آنها به بازار و نیازهای آن است که این مهم جز در سایه داشتن مهارت و دانش شناخت بازار و مدیریت بازار امکانپذیر نخواهد بود.

مدیریت بازاریابی و مدیریت مالی از عوامل مهم و مدنظر در اجرامی باشد.

هزينه‌هاى شروع کار :
براى هزينه‌هاى اوليه کسب و کار خود برنامه‌ريزى کنيد.
هر کسب و کار متفاوت است و داراى نقدينگى خاص خود است که در مراحل متفاوت توسعه مورد نياز مى‌شود ، بنابراين هيچ روش کلى براى ارزيابى هزينه‌هاى شروع وجود ندارد. بعضى کسب و کارها با يک بودجه محدود نيز مى‌تواند شروع شود ، در حاليکه سايرين ممکن است نيازمند سرمايه‌گذارى عظيم باشد. اما نکته مهم اين است که آيا شما داراى پول کافى براى شروع کار و به اصطلاح ريسک هستيد.

با برآورد اين هزينه‌ها فکر کنيد که آيا ضرورى هستند. يک بودجه واقعى براى شروع بايد شامل عناصر مى‌باشد که براى شروع کسب و کار لازم است. اين هزينه‌ها به دو بخش مجزا تقسيم مى‌شوند: هزينه‌هاى ثابت ( هوايى‌ ) و متغير ( مربوط به فروش ). کارآفرين

انواع شرکتها:

از اهم شرکتهای موجود میتوان از شرکتهای با مسئولیت محدود، سهامی خاص، سهامی عام، مؤسسات غیر تجاری و تضامنی را نام برد که کارآفرین باید بسته به نوع و اندازه کسب و کار خود یکی از انواع فوق را برای شرکت خود انتخاب نماید.

اهمیت بیمه در مدیریت کسب و کار:

بیمه شدن کارآفرین در برابر بروز مشکلات احتمالی بسیاری مفید خواهد بود.

فناوری اطلاعات و نقش آن در توسعه کسب و کار:

پیتر دراکر در اوایل دهه 60 میلادی گفته است: «دانش، در زمانی که ما از اقتصاد کالایی به اقتصاد اطلاعاتی تغییر وضعیت دادهایم، اساس اقتصاد نوین را تشکیل میدهد.» امروزه اطلاعات فراتر از مواد اولیه، سرمایه، نیروی انسانی و ماشینآلات به اساسیترین رکن در تولید تبدیل شده است و کسب و کار موفق کسب و کار موفق کسب و کاری است که اطلاعات را به عنوان منبع تعیین کنند. و سرنوشت ساز در تصمیمگیری تلقی میکند و مدیریت بهینه اطلاعات را برای فعالیتها ضروری میداند.

 

آگاهى از اطلاعات روز و قوانين :

با يادگيرى چگونگى ايجاد قوانين ، پيگيرى قوانين مطرح شده ، مطالعه تحليل‌هاى صورت گرفته توسط متخصصين و توضيح قوانين طرح شده ف سعى کنيد صداى خود را در زمان انجام فرآيندهاى قانونگذارى به گوش افراد برسانيد.
در خصوص قوانين به درک بهترى دست پيدا کنيد که بر تجارت کوچک شما تاثير بگذارد.

مزایای تکنولوژی اطلاعات برای شرکتها:

الف) افزایش سرعت

ب) افزایش دقت

ج) کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات:

د) رفع برخی از فسادهای اداری:

ر) ایجاد امکان کار تمام وقت:

ز) ایجاد امکان همکاری از راه دور:

ه) کاهش هزینه‌های سیستم و کسب و کارهای کوچک

 

پنج مهارت تاثیر گذار در کسب و کار :

1- زبان انگلیسی

2-  IT

3- مدیریت

4-  بازاریابی

5- مالی و اقتصادی

مدیریت اخلاق در محیط کار:

منشور اخلاقی و اجرای آن سبب ایجاد کارگروهی و فضایی با عملکرد کارگروهی می گردد.

مواردی که سبب گسترش کسب و کار و جلوگیری از شکست می شود :

  • از تجربه های افراد موفق استفاده کنید
  • سرمایه کافی برای شروع داشته باشید
  • تفکر و برنامه استراتژیک داشته باشید
  • قراردادهای اعتباری قوی ببندید
  • از سرمایه تجاری استفاده شخصی نکنید
  • شرکا موازی با محور فکری خود انتخاب کنید
  • رشد بدون انتظار داشته باشید
  • از فرانشیز استفاده کنید (نام تجاری مشترک )
  • برنامه ریزی برای شرایط بحرانی و مدیریت بحران داشته باشید
  • از مشاوران خبره برای شرایط متفاوت استفاده کنید .

 

رادمان رنجبر؛ شرکت سرسبز پلاستیک

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.