کیفیت در مرکز رقابت پذیری پایدار
در حال حاضر ایران در کالاهایی نظیر خودرو، پوشاک، صنایع غذایی و حتی صنایع معدنی که دارای مزیت است و سرمایهگذاریهای سنگینی در آنها انجام داده، برای حضور در بازارهای خارجی و حتی بازارهای داخلی وابسته باید ببیند که از نظر انطباق با استانداردها و مقررات تا چه اندازه توان حضور در بازارهای هدف را دارد. علاوه بر آن باید دید که از ابعاد مختلف کیفیت شامل؛ مرغوبیت، قیمت، زمان و نوآوری تا چه حد در مقایسه با رقبا دارای مزیت رقابتی هستیم. بنابراین مواردی که باید در راهبرد بر آن متمرکز باشیم شامل موراد زیر است:
1- در ابعاد کلان (قوانین و ساختار عوامل زیر بنایی) چه اقداماتی را باید انجام دهیم تا با اصول پذیرفته شده جهانی و بازارهای هدف مورد قبول قرار بگیریم و مشخص کنیم که کالاهای ما از باب «کیفیت و استانداردها» باید منطبق با چه مقرراتی باشند. همچنین اگر کالایی اجازه ورود به بازار هدف را هم داشته باشد، چگونه باید در این بازارها به صورت رقابتی ظاهر شود. این در حالی است که سیاست تولید و عرضه کالا در کشور ما برای بسیاری از کالاها در مبنای انحصار یا مزیتهای دولتی مثل یارانه یا وابسته به وجود مزیتهای مالیاتی و گمرکی است.
2- در بخش وصنعت نیز باید تولیدات کالا و خدمات ما همواره از ابعاد کیفی منطبق با ویژگیهای مورد نیاز مشتری، مصرفکننده و مقررات حاکم باشد. بنابراین راهبرد ملی کیفیت باید نیازهای رقابتی شدن و رقابتی ماندن در بازارهای هدف را تعریف کرده و سیاستهای مناسب را تعیین و نحوه اجرای سیاستها را مشخص کند.
3- مسلما برای رقابتی بودن کالا یا خدمات در بازارها لازم است که قیمت تمام شده آن کاهش پیدا کند تا قابلیت رقابت در بازارهای هدف ایجاد شود. تحقق این موضوع، نیازمند برنامهریزی گستردهیی است. بیشک، یکی از عوامل کاهش قیمت تمام شده کاهش مقررات بیهوده و دست و پا گیر و جلوگیری از اتلاف و اسراف به همراه افزایش حجم تولید و بهینهسازی نحوه عرضه کالا در بازارها است.
4- همچنین برای رقابتپذیری باید یکنواختی کیفیت محصول در زنجیره تولید و در جریان عرضه کالا رعایت شود و بدون عیب بودن آن برای مقطع تحویل و در مدت عمر آن تضمین گردد. این موضوع علاوه بر بهکارگیری ابزارها سیستمها و تکنیکهای مدیریت کیفیت مبتنی بر اصول «نقص صفر» نیازمند بهکارگیری تکنولوژی روز رعایت سلیقه مصرفکننده است.
5- اهداف و روشهایی که در راهبرد کیفیت مطرح میشود با راهبردهایی که در برنامههای توسعهیی قبلی مطرح شده این است تفاوتهای اساسی دارد. بدین شکل که این راهبردها و برنامههای منظم به آن بر کیفیت متمرکز است، امری که تاکنون در کشور به آن پرداخته نشده است
بنابراین در راهبرد کیفیت در یک بخش یا صنعت باید ابتدا به وجود مزیت نسبی از زاویه کیفیت با همه ابعاد آن توجه کرد و ظرفیتهای موجود و تحولات آینده را سنجید و سیاستهای کلان را در مسیر استفاده حداکثری برای تبدیل این ارزشهای نسبی به ارزشهای رقابتی در راستای موفقیت پایدار به کار گرفت. این در حالی است که متاسفانه شاهد مواردی هستیم که در ایجاد کارخانهها و تولید محصولات زیادی که سرمایهگذاری زیادی هم برای آن صورت و طرح توجیهی آنها هم تصویب شده و برای آن مجوز هم صادر شده، تنها به عوامل کمی و مقطعی توجه شده و در زمان برنامهریزی و حتی تهیه طرح توجیحی به موضوع کیفیت و تحولات فناوری آینده کمتر پرداخته شده و متاسفانه پس از انجام سرمایهگذاری و وقتی کارخانه وارد مرحله تولید میشود به دلیل بیتوجهی به رقابتپذیری از نگاه کیفی و به کارگیری اصول مدیریت کیفیت، قدرت رقابت با محصولات مشابه خارجی را نداشته و بنابراین رو به تعطیلی میرود.
(فرزین انتصاریان؛رئیس انجمن مدیریت کیفیت ایران)