ورود اقتصاد جهانی به تمدنی دیگر با هوش مصنوعی

0
فرزین انتصاریان عنوان کرد: انقلاب صنعتی چهارم با تغییرات سریع فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی بیشتر از اینکه محدود به صنعت باشد، مربوط به زندگی مردم است، یعنی یک نوع تمدن دیگر به وجود می‌آید.

به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری علم و فناوری آنا، فرزین انتصاریان رئیس انجمن مدیریت کیفیت ایران با حضور در خبرگزاری علم و فناوری آنا علاوه بر بازدید از خبرگزاری به چند سوال اقتصادی خبرنگار آنا پاسخ داد که بخش دوم و پایانی (بخش نخست را اینجا بخوانید) این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

آنا: صحبت‌هایی از نفوذ رانت درلایه‌های مختلف شرکت‌های دانش‌بنیان مطرح است. شما این قضیه را چقدر قبول دارید.

انتصاریان: تمرکز بنده روی بنگاه، به‌خصوص بنگاه‌هایی که مشخص هستند، است. بنگاهی که صاحب مشخص دارد، نیت پایدار دارد. نیت به معنای خاص است. نهاد اولیه که مجموعه را متولی است، پایدار و می‌تواند در این خصوص صحبت کند؛ اما برای بنگاهی که در شرایط تغییر می‌کند و رئیس مدام تغییر می‌کند، کاری نمی‌توان کرد، چون پایداری در آن نیست.

اگر بخواهیم عاملیت داشته باشیم و کار خاصی انجام دهیم و تیم مشخصی را برای کار خاصی تجهیز کنیم، باید ببینیم این امکان پذیر است یا خیر؟ یعنی باید از قبل ظرفیت سنجی انجام دهیم و بعد انرژی صرف کنیم و در همین حد هستیم. در نتیجه اگر سوال مشخصی داشته باشیم باید سوال را محدودتر ببینید.

با دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در خصوص حوزه اقتصاد جلسه‌ای برگزار شد. در کلان اقتصاد دو بازیگر در اقتصاد داریم. یک سری بازیگرانی که در حوزه اقتصاد کلان فعال هستند و دوم بازیگرانی در حوزه اقتصاد خرد و یا بنگاه داری فعال هستند. کدام یک از این‌ها محرک و کدام یک دنباله رو است. با مشاهده کشور‌های مشابه کشور ایران، فکر می‌کنیم که اقتصاد کلان است که اقتصاد را به حرکت در می‌آورد در حالی که دنیا می‌داند که اقتصاد خرد باید رشد پیدا کند تا اقتصاد کلان معنا پیدا کند.

انتصاریان

اقتصاد کلان به این معناست که زمینه ساز برای توسعه اقتصاد خرد باشد. اقتصاد خرد یعنی بنگاه داری. یعنی اگر بنگاه خوب نداشته باشیم، فروش، تولید و درآمد خوبی هم نداریم. در حوزه؟ عدد منفی می‌شود. اگر در حوزه اشتغال دید این را داشته باشیم که کارمندان را به بخش خرد بدهیم و به هر نوعی از آن‌ها استفاده کنید، قیمت تمام شده بالا می‌رود و در اقتصاد خودش را نشان می‌دهد. اگر روند کار را دقیق نبینیم (مسیر مشتری تا مشتری در اقتصاد خرد بسیار مهم است و باید سفارش بگیریم و سفارش تحویل بگیریم و از طریق آن درآمد کسب کنیم). اگر این درست انجام نشود، فضا برای اقتصاد خرد برای یک بنگاه مناسب نباشد، چه اتفاقی می‌افتد؟ تولید صورت نمی‌گیرد و اگر تولید نشود دیگر هیچ …

آنا:‌ چقدر می‌توان به حمایت ارکان بالادستی در مسیر حرکت به سمت استفاده از هوش مصنوعی امیدوار بود؟

انتصاریان: قاعدتاً مأموریت ارکان بالادستی باید متمرکز بر اقتصاد خرد باشد. متأسفانه این موضوع را متوجه نمی‌شویم و در سیاست گذاری‌ها دیده نشده است. در هر حال اگر همه این‌ها را از این زاویه ببینید، بنده در حد بنگاه هستم و اگر بتوانم کمک کنم که یک بنگاه وضعیت را درک کند و کارش را اصلاح کند، توانستم برای بخش کوچکی از اقتصاد کشور کاری انجام دهم.

آنا: چرا ایرادات و اشکالاتی که در تعیین کیفیت‌ها اعلام و ارائه می‌شود را می‌بینید و این‌ها را رد نمی‌کنید؟

انتصاریان: باید وارد بحث کلان‌تر از این شوم. همانطور که می‌دانید در حال حاضرهوش مصنوعی بزرگترین تهدیدی است که دنیا به آن توجه می‌کند. حتی تهدیدی بزرگتر از جنگ است. ماهیت هوش مصنوعی فقط یک الگوریتم است. در لایه اول، پلتفرم‌ها و نرم افزار‌هایی است که زمینه ساز توسعه هستند و کاربرد‌ها خطرزاست. زمانی که آلفرد نوبل، دینامیت را ابداع کرد، متوجه خطر ایجاد شده، شد و در کنار آن جوایز نوبل را هم درست کرد تا ضرب کار را بگیرد که مورد استفاده این ابداع، فقط برای کشت و کشتار و انفجار نیست و برای کار‌های خیر هم استفاده می‌شود. هوش مصنوعی هم همینطور. این کاربرد‌هاست که خطرناک است.

در عین حال تکنولوژی یک حوزه اثر دارد و یک مکانیزم‌هایی را ایجاد می‌کند که این‌ها تأثیرگذار هستند.در حال حاضر از کیفیت در اقتصاد خرد، لوازم خودرو، لوازم خانگی و مواد غذایی بیرون بیایید. ما از آن فضا گذشتیم و در عصر زندگی می‌کنیم. عصر به معنای اینکه دوره‌ای از تمدن ایجاد می‌شود. انقلاب صنعتی چهارم بیشتر از اینکه محدود به صنعت باشد مربوط به زندگی مردم است. یعنی یک نوع تمدن دیگر به وجود می‌آید. زمانی که انسان در دوره رنسانس و دوره عصر حجر بود، از سنگ استفاده می‌کرد. به محض اینکه مفرغ را شناختند، تمام رفتار‌ها عوض شد. در عصر حاضر هم تکنولوژی را شناختند. یکی از مواردی که در دنیا تحولات عظیمی ایجاد کرده و بدون آن شاید به دنیای امروز نمی‌رسیدیم، حسابداری دوبل است. با حسابداری دوبل می‌توانید محاسبات یک شرکت را انجام دهید و اگر نباشد نمی‌توانید. مثلا سیستم ده ده را بنا کردیم. الان هم همینطور است.

شما یک خبرگزاری هستید که در حوزه دانشگاه فعالیت دارید. صورت مسئله آموزش در حال تغییر است. یعنی دیگر دانشگاهی وجود نخواهد داشت و این پروژه بسیار خطرناکی است. بسیاری از حوزه‌های کاری ما کاملاً متحول می‌شود و بسیاری از مشاغل حذف می‌شود. در نتیجه به اعتقاد بنده، باید ذهنیت را از این مسائل خرد به سطح اقتصاد کلان برد.

آنا: با توجه به کمی و کاستی‌ها، می‌توانیم به بهره‌وری‌ها در سازمان‌های کشور امیدوار باشیم و با توجه به پیشرفت و سرعت بیشتر سوار این قطار شویم؟

انتصاریان

انتصاریان: سوال بجایی است و بنده موظف به پاسخگویی هستم. نمی‌توانم از پاسخ به این سوال طفره بروم، چون موجودیت ما به خطر می‌افتد؛ جواب کیفیت سازمان است، سازمان‌ها باید کیفیت سازی کنند. قطعاً می‌توانیم به شرطی که سوار قطار بشویم. ما سوار قطار نیستیم و اصلاً قطار را نمی‌شناسیم. ما سوار الاغ هستیم و قطار در حال حرکت است.این چالش به حدی بزرگ است که باید برای پیشرفت به ناچار جلو برویم و نگاه کلان‌تر به بهره وری و کیفیت داشته باشیم. این‌ها را قبول داریم، اما دست مان خالی است. نمی‌توانیم یک شهر را سوار قطاری که در حال حرکت است، بکنیم، اما افراد می‌توانند.

در دنیایی که وارد فضای دیگر می‌شود، بسیاری به راحتی سوار قطار می‌شوند و بسیاری هم سوار شده اند. هندی‌ها سوار قطار هستند و به سرعت هم سوار آن شده اند. چینی‌ها که برای خودشان قطار دارند. بسیاری از کشور‌ها وارد این بحث شده اند. این زمانی است که در نگاه کیفیت سازمان باشیم. فرض کنید هندوستان در حوزه صنعت الکترونیک و به خصوص حوزه خدماتی مثل برنامه نویسی پیشرفت زیادی کرده است و با قیمت کم، کار زیادی انجام می‌دهد و بهره وری دارد. قیمت تمام شده آن‌ها پایین است که برنامه نویسی را در تمام دنیا انجام می‌دهند. در دوره‌های آموزشی که به صورت آنلاین برگزار می‌شود، هندوستان اول است و بیشترین دوره‌های آموزش آنلاین را به صورت حرفه‌ای و تخصصی و به زبان و لهجه هندی دارند.

چین هم صاحب صنعت و تکنولوژی است… در حوزه آموزش، فرآیند آموزش در حال تغییر است. اگر دانشگاه‌های ما، خودشان را سازمانی نگاه نکنند و با وضعیت موجود در دنیا تطبیق ندهند، حذف می‌شوند. در هر تحولی یک سری تهدیدات و یک سری فرصت‌ها وجود دارد. مهم این است که ما به کدام سمت حرکت می‌کنیم. تماشا می‌کنیم و از تهدیدات بترسیم و از فرصت‌ها استفاده کنیم.

آنا: با توجه به رویکرد و نگاه شما به بحث کیفیت و مدیریت، ارزیابی شما برای یک سال آینده این بحث چیست؟ با توجه به اینکه دانش و افراد متخصص در سازمان‌ها مستقر و در خصوص اقتصاد کلان پیگیر هستند، آیا می‌توانیم حرکت و جهش در این دوره کوتاه داشته باشیم؟

انتصاریان: در سازمان‌ها خودشان از خودشان ارزیابی دارند؟ اگر نگاه تغییرندارند، چه می‌توان گفت. تمام تلاش ما این است که خودتان از خودتان ارزیابی داشته باشید. البته محدود به سازمان یا ارگان سیاسی نیست بلکه هر فرد؛ اگر از خودتان ارزیابی داشته باشید به دنبال معیار‌های خود می‌روید. اینکه معیار‌ها چه باشد و اینکه من کجا هستم. ما در مدیریت کیفیت از ابزار‌های زیادی استفاده می‌کنیم که برخی منطق است و حالت ابزار ندارد. ارزیابی مبنای تغییر است و چرخه ایجاد می‌کند. ابتدا شما خودتان را ارزیابی می‌کنید، موقعیت خود را مشخص می‌کنید و بعد مشخص می‌کنید که کجا می‌خواهید بروید. بعد کمبود‌ها مشخص می‌شود و بعد برنامه ریزی و اجرا می‌کنید. این چرخه راداری منطق است. یک فرد هم همینطور است. اگر فردی بگوید می‌خواهم دکتر شوم، باید خودش را ارزیابی کند که کجای کار است. رشته، درس و سطح در چه حدی است. باید وضعیت موجود را مشخص کند و بعد بداند مختصاتی که برای دکترشدن نیاز دارد، چیست؟

ارزیابی، اول و محور اصلی قضیه است. در کدام سازمان ارزیابی اولیه داریم. چون نگاه اقتصاد دارید الان در زمان برنامه هفتم توسعه هستیم. کدام ارزیابی از برنامه ششم توسعه صورت گرفت؟ این ارزیابی خود برنامه نیست. هر برنامه صد‌ها هزار برنامه ریز و کوچک درون خود دارد. هر کدام از این‌ها باید در جایگاه خود مشخص شود که چرا نشده؟ آیا بلندپروازانه بوده؟ آیا درست برنامه نویسی کردیم؟ در برنامه توسعه چهارم در مقاله مفصلی که چندین جا چاپ شد، بیان کردم که برنامه نویسی ما، کمی است. یعنی در برنامه می‌نویسیم که باید در طول امسال ۴۰۰ هزار اتومبیل تولید شود؛ اما در خصوص کیفیت اتومبیل چیزی نمی‌نویسیم. بناداریم یک تعداد ساختمان و مسکن ایجاد شود. کیفیت مسکن چگونه باید باشد؟ برای کیفیت مسکن یک کار و برای تولید باید کار دیگری صورت بگیرد.

وقتی کیفیت در برنامه نویسی اصلی است و برنامه نویسی کلان کشور جایی برای برنامه توسعه پنج ساله توسعه ندارد، کجا باید به دنبال آن بگردیم؟ در حوزه بنگاه اقتصادی کافی است در همین فضای پیچیده و سخت، بتوان سیاست‌ها را متناسب با وضعیت خود و از همان حوزه ارزیابی شروع کند. هر موجودی دارای مختصات و ابعاد مختلف است و شناخت از مختصات و ابعاد اولین موردی است که باید انجام شود و بعد باید آن‌ها را ارزیابی کند. چه در حد فرد، بنگاه، صنعت و یا بخشی از حوزه اقتصاد باشد.

آنا:‌ ابزاری به نام هوش مصنوعی داریم. هوش مصنوعی چطور می‌تواند در بهبود کار گروهی و هماهنگی به ما کمک کند. با توجه به اینکه هوش مصنوعی پیشرفت زیادی کرده است.

انتصاریان

انتصاریان: مجموعه ما که یک گروه است. در انجمن فعالیت داوطلبانه است؛ اما مجموعه نسبتاً بزرگ است. یکی ازفعالیت‌ها در این چند سال، هوش مصنوعی است. این طرح در کشور‌های دیگر هم در حال اجراست. زمانی که اتحادیه اروپا تشکیل شد، این موضوع برجسته شد و قوانین خود را در سطح اتحادیه اروپا، یکپارچه کردند. در قانون نگاه نوین به استاندارد سازی که به معنای ارتقای کیفیت در شرایط کنترل شده در جامعه است، بازو‌های مختلف دارد یعنی باید با هم کار کنند. یکی از این بازوها، روال استاندارد سازی است. استانداردسازی غیر از سازمان استاندارد است.

در عصر جدید و انقلاب صنعتی چهارم که موضوع مدیریت کیفیت هم مطرح می‌شود، سازمان‌ها در آینده باید از اجرای فرآیند به طراحی فرآیند بپردازند. اجرا مهم نیست، چون اتوماسیون اجرا را عمل می‌کند و طراحی مهم است. این جمله کوتاه است، اما تحول عمده ایجاد می‌کند.

ما به کنترل کیفیت نیازی نداریم و باید این بخش تعطیل شود. در ذهن شما انبارداری آمازون به چه شکل است؟ یک انبار، مکان و قفسه بندی، دسترسی، کدگذاری و بازرسی مرتب می‌خواهد. اولا انبار‌های خودش (بسیاری از فروشگاه‌های بزرگ دنیا همین است) قفسه کدی ندارد و در کامپیوتر دقیقا می‌داند چی کجاست و در زمان نیاز ربات انجام می‌دهد. قفسه بندی و … نیاز ندارد. در اجرای فرآیند، کنترل‌ها اتوماتیک با هوش مصنوعی عمل می‌کند و هوشمند است. اتوماسیون کار را به درستی انجام می‌دهد.

جایی که باید کار کنید این است که ببینید بیرون چه کار می‌کنند و قیمت آب شده چقدر است. تمام انبار‌های آمازون از اجناس خودش نیست. در مغازه و انبار شما جنس دارد و به شما جایی داده است و کد سیستم شما را اعلام کرده است. به محض اینکه جنسی را بخرید، از آمازون می‌خرید، اما از آنجا منتقل می‌شود و در سیستمش ثبت شده است. این‌ها با هوش مصنوعی کار می‌کنند. این‌ها به هم وصل هستند و اگر آن‌ها را به هم متصل نکنیم، نمی‌شود.

قانون حمایت از مصرف کننده هم بخشی از قانون نورویکرد است. یعنی استانداردسازی و تبعات عدم اجرای استاندارد سازی است. خلاصه اینکه ما قانون نداریم و سازمانی برای آن نداریم و اگر مردم خسارت ببینند، به هیچ وجه نمی‌دانند باید چه کار کنند و اصلاً دیده نمی‌شوند، تعزیرات جریمه می‌کند و به حساب دولت واریز نمی‌کند و خسارت به خسارت دیده نمی‌پردازد. این یک فرآیند معیوب است و راه حل آن این است که این‌ها را به هم وصل کنید. از باب تحقیقات شخصی حدود ۱۰ الی ۱۵ مقاله ارائه شده است و در داخل تحقیق، محتوا آمده است. در خود محتوای قانون، چند محتوا دارم. چندین بار گفتم که این قانون را برای مردم ترجمه کنید.

خبرگزاری آنا : https://ana.ir/003hcn
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.