بهره ‏وری نظام آموزشی ما چقدر است؟

نگاهی به تحولات انقلاب نظام آموزشی چهارم (Education 4.0)

0

فرزین انتصاریان، رییس انجمن مدیریت کیفیت ایران

موضوع بهره وری و کیفیت همواره دو مقوله پیوسته به یکدیگر بوده و نمی توان آن ها را جدا از هم دانست. اگر کیفیت را مجموعه ای از تعاریفی شامل اثربخشی و کارایی بشناسیم که نوآوری، خلاقیت و بهره وری در درون آن قرار می گیرد و یا اگر کیفیت تنها محدود به اثربخشی محصول برای رضایت مشتری در نظر گرفته شود، این دو مقوله ظاهرا، متفاوت ولی مکمل یکدیگر و دو روی یک سکه به حساب می آیند.

بهره وری در حوزه اجرا از جمله موضوعاتی است که نه تنها کمتر به آن توجه شده بلکه حتی تعاریف و معانی ملموسی نیز از آن دریافت نشده است. سالهاست تاکیداتی بر روی موضوع بهره وری و تاثیر آن در حوزه اقتصاد کلان صورت گرفته و برای ارتقاء آن هدف گذاری هایی شده و سازمانی نیز برای آن ایجاد شده است که متاسفانه تا کنون دستاوردهای خاصی را در تحقق این اهداف شاهد نبوده ایم.  در تحلیل چرایی آن باید توجه داشت که مقوله بهره وری مشابه مقولاتی مثل اشتغال و تورم و غیره، موضوعی مرتبط با اقتصاد کلان است و تحلیل ابعاد آن می بایست ابتدا در آن حوزه صورت بگیرد و پس از معین شدن اهداف بنیادی و تعیین جایگاه فعلی، راهکارها معین شده وسپس هدف گذاری در ابعاد کلان و خرد صورت بگیرد. نه اینکه فقط یک هدف کلی مثلا افزایش نرخ بهره وری هشت درصدی در برنامه توسعه کشور تعیین و بدون انجام هرگونه تحلیل و  اقدام در حوزه کلان، مستقیما نتایج را در اقتصاد خرد و عملکرد بنگاه ها جستجو نماییم.

مسلم است که این نوع نگاه جایگاه عملیاتی ندارد و در حقیقت، تعریف درستی از این مقوله صورت نگرفته است. برای روشن شدن موضوع، در این مقاله، بهره وری در نظام آموزشی را در بررسی می کنیم:

نظام آموزشی همواره یکی از جریان های اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی و از مهمترین بستر های اجرایی کشور است و هیچ بخشی نیست که با این نظام مرتبط نبوده و به بهره وری این نظام وابسته نباشد. در چنین وضعیتی، این پرسش ها کاملا منطقی به نظر می رسد که:

  • “اهداف کلان نظام آموزشی چیست؟”
  • بهره وری نظام آموزشی چقدر است؟
  • آیا آموزش تنها برای کسب دانش آن هم از نوع نظری آن صورت می گیرد؟
  • و یا هدف آن ایجاد مهارت عملیاتی و ورود به بازار کار است؟
  • تاثیر عملکرد این نظام در تامین نیروی ماهر مورد نیاز توسعه اقتصادی کشور چه میزان بوده است؟

پاسخ به این سوالات نیازی به بررسی کارشناسی ندارد. آمارهای مربوط به تعداد فارغ التحصیلان بی کار و ناکارآمد، حتی آن هایی که در رشته ای تخصصی که برای آن مدارک بالایی نیز دارند، خود گویای ماجرا است.

کاملا روشن است که اشکال اصلی، در هدف گذاری این نظام در سطح کلان آن است. به عبارتی نظام آموزشی، هدف اصلی آن که تامین نیروی انسانی ماهر و کارآمد مورد نیاز بازار کار است را به کلی فراموش کرده و تنها به انتقال دانش آن هم از نوع نظری بسنده کرده است.

در هدف گذاری اولیه، مرحوم امیر کبیر با توجه به نیاز کشور به نیروی ماهر متناسب با برنامه های توسعه ای خود، اقدام به تاسیس “دارالفنون” به معنی مکانی که در آن فنون (دانش و مهارت های کاربردی) می آموزند کرد ولی به مرور مسئولین نظام آموزشی، آن را به “دانشگاه” (دارالعلم)به معنی مکانی که تنها در آن انتقال دانش آن هم از نوع نظری، بدون توجه کافی به کار بردهای آن در بازار کار را هدف اصلی تبدیل نمودند. البته نظر من  این نیست که جامعه به دانشگاه نیازی ندارد بلکه تاکید من به تولید دانش و انتقال آن با هدف کاربرد آن در بازار کار است.

باید توجه داشت که صنعت “پژوهش و آموزش” خود نیز یکی از بازار های کار به شمار می رود و تامین نیروی انسانی مورد نیاز آن هم از اهداف نظام آموزشی است. به عبارت دیگر، یک جامعه پیشرو صنعت آموزش و پژوهش به تعداد مشخصی استاد و پژوهشگر و مدرس نیاز دارد و بسیار بیش از آن جامعه نیاز به کارکنان ماهر و کار آمد در حوزه های دیگر دارد. اشتباه در هدف گذاری، چیزی است که در تحلیل بهره وری نظام آموزشی مورد توجه قرار نگرفته و مقدار این بهره وری به مفهوم اثر بخشی و کارآیی، با در نظر گرفتن هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی آن محاسبه نشده است. در مورد آثار سوء این کوتاهی، خوانندگان را به مطالعه مجموعه مقالاتی که در همین زمینه در شماره های قبلی فصلنامه کیفیت و مدیریت تحت عنوان “باز مهندسی نظام آموزشی” منتشر شده است ارجاع می دهم.

با این مقدمه به موضوع دیگری که خواهی نخواهی ابعاد زندگی همه احاد جامعه را تحت تاثیر قرار داده و هر روز بیش از پیش نظام های مدیریتی از جمله نظام آموزشی را در سطح جهان متحول می کند می پردازم.

در سنوات اخیر، انقلاب در نظام آموزشی تحت عنوان  آموزش 4.0 (Education 4.0) به دنبال انقلاب صنعتی چهارم (Industrial Revolution 4.0) به دنیا معرفی شده است. به  عبارت دیگر، تحولاتی که در حوزه صنعت به دلیل ظهور فناوری های جدید رخ داد، به دنبال خود چند انقلاب دیگر را به همراه داشته از جمله تحول در حوزه مدیریت کیفیت است. در این تحول، با گذر از محدوده مدیریت برای کیفیت محصول، به مدیریت برای کیفیت سازمان توجه شده است بر این برداشت که محصول با کیفیت حاصل سازمان با کیفیت است . با این تعریف، کیفیت همه ابعاد مدیریتی در درون و بیرون سازمان تحلیل می شود. باید توجه داشت که منظور از سازمان ها تنها بنگاه های اقتصادی نیستند بلکه دستگاه های اجرایی دولتی و تشکیلاتی که در هر جامعه ای مسئولیت ایجاد و راهبری نظام های اداره کننده را به عهده دارند را نیز شامل می شود.

سخن از انقلاب صنعتی چهارم به معنای سخن از یک انقلاب یا به عبارتی یک تحول بزرگ و زیربنایی است. لذا به طور قطع، در این فرایند شاهد تغییرات گسترده ای خواهیم بود. این بدان معنی است که به تبع تحولات فناوری، ابعاد و روش های مدیریتی سازمان ها و حتی نظام های اداره کننده جوامع در همه سطوح نیازمند تحول و تغییر است و قطعا نظام آموزشی نیز در مسیر این تحول قرار دارد.

در یک گذر اجمالی به چهار انقلاب صنعتی، استفاده از لفظ “آموزش 4.0 ” را با هدف تحول در نظام آموزشی در پی تحول در صنعت مطرح و به عنوان یک تحول اساسی برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ مطرح شد که تامین منابع انسانی مورد نیاز جامعه در حال تغییر را در ابعاد مختلف آن دنبال می کند.

نظام آموزشی ۴.۰ به معنی بخشی از چهارمین انقلاب صنعتی بوده و همگام با تحولات داخل صنعت تغییر می کند و به طور قطع، با تغییرات رخ داده در حوزه های فناوری های نوین به خصوص هوش مصنوعی، جهشی در درک اهداف و شناسایی قابلیت های این نظام به وجود خواهد آمد.

این در حالیست که هنوز در کشور ما میزان بهره وری نظام آموزشی در وضعیت موجود آن مشخص نیست و با وجود تحصیلات آکادمیک بخش زیادی از جامعه، درصد زیادی از افراد از تخصص و دانشی که در دانشگاه ها آموخته اند استفاده نمی کنند. متاسفانه هنوز آگاهی به این موضوعات که برای کسب دانش به دانشگاه می رویم یا برای یافتن کار،یا این که برای یک زندگی موفق چه مقدار به دانش و چه مقدار به مهارت در انجام کار نیازمند هستیم آگاهی وجود ندارد. در نظام آموزشی ما کماکان میزان دانش کاربردی که منجر به  داشتن مهارت در انجام کار باشد، همچنان محدود بوده و آن چه برای ایجاد مهارت به آن نیاز داریم بسیار کمتر از آن  است که در دانشگاه ها تدریس می شود.

متاسفانه به دلیل عدم توجه به بهره وری پایین و حتی منفی نظام آموزشی در حوزه تامین نیروی کار ماهر،  آن چه در حال اتفاق است فروپاشی گام به گام نظام آموزشی در ساختار فعلی است که آثار اولیه آن از کاهش رغبت جامعه به تحصیل در دانشگاه ها و تقلیل تعداد دانشجویان در بسیاری از آن ها هویدا است. البته در سطح جهان نیز، نظام های آموزشی از این  مشکلات به دور نیستند و رویکرد جدید به این نظام تحت عنوان “آموزش 4.0” هم به معنی درک واقعیات و استحاله نظام آموزشی قبل از فروپاشی است.

در زیر تلاش می کنم در حد این مقاله کوتاه، به ابعاد انقلاب آموزشی 4.0 اشاراتی داشته باشم.

نگاهی به روند تحولات صنعت نشان می دهد که  انقلاب صنعتی اول از سال ۱۷۸۴ با استفاده از نیروی بخار ، نیروی آب و ماشین بخار تعریف شد و از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۴ همزمان با انقلاب صنعتی دوم تولید انبوه، خط مونتاژ و الکتریسیته شکل گرفت به طوری که شاهد فعالیت گسترده کارخانجات نساجی بودیم.

پس از آن و در سال های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۵ انقلاب صنعتی سوم رخ داد که زمانی برای استفاده از تجهیزات اتوماسیون و شکل گیری تولید اتوماتیک بود و در نهایت از سال ۱۹۹۵ تا به امروز که همزمان با شکل گیری انقلابی جدیدی با نام انقلاب صنعتی چهارم است، شاهد ورود “سیستم های فیزیکی- سایبری” (Cibber Physical Systems) به صحنه تولید هستیم.

نگاهی به تاریخ گذشته  و بررسی چگونگی کسب علم در قدیم ، از یک مدل خاص حکایت دارد که از آن تحت عنوان استاد محوری یا به عبارتی نظام استاد شاگردی یاد می شود این روند همزمان با انقلاب صنعتی دوم و رواج مدارس و دانشگاه ها به مدرک محوری تغییر یافت.

در ادامه و با تحقق انقلاب صنعتی سوم حرکت هایی مبنی بر مهارت آموزی صورت گرفت و در انقلاب صنعتی چهارم با توجه به تحول در همه ابعاد زندگی و جذب این تحولات در ذهن افراد، بدون شک شاهد خلاقیت های گسترده و محوری هستیم که تحت عنوان خلاقیت محوری شناخته می شود. در بررسی این تحولات توجه به این نکته ضروری است که متاسفانه نظام آموزشی در ایران همزمان با نظام های آموزشی کشور های دیگر که غالبا در فضای انقلاب صنعتی سوم قرار دارند، تحول پیدا نکرده و هنوز از انقلاب صنعتی دوم عبور نکرده و در همان فضا و با همان تعاریف فعال است.

بررسی فناوری های نوین به عنوان بستر های ورودی به دوره انقلاب صنعتی چهارم، حاکی از قابلیت های گسترده ای است.

 

 

اینترنت اشیاء، بینایی ماشین، یادگیری ماشین، پردازش ابری، سیستم های سایبری فیزیکی و در نهایت دوقلوهای دیجیتال درانقلاب صنعتی چهارم به خصوص تحولات اخیر در کاربردهای هوش مصنوعی، فضایی را در آموزش ایجاد کرده که آن را با عنوان آموزش ۴.۰ می شناسیم.

این آموزش دارای مختصات خاصی است که با مختصات نظام آموزشی فعلی ما کاملا متفاوت است. یکی از این موارد رویکرد کششی با هدف یادگیری به جای رویکرد فشاری  با هدف یاد دادن است. در مقابل، نظام آموزشی فعلی، نظامی از بالا به پایین و استاد محور بوده که یادگیری را به آموزش و یاد دادن اجباری تبدیل کرده است. رویکرد کششی مبتنی بر یادگیری را می توان اساسی ترین محور تحول در نظام آموزش 4.0 به حساب آورد. از جمله موارد زیر از دیگر مختصات آموزش ۴.۰ هستند:

  • استعدادیابی و توانمند سازی برای خلاقیت و نوآوری،
  • شایستگی در برابر مدرک گرایی،
  • یادگیری در هر زمان و مکان،
  • شخصی سازی دانش و مهارت،
  • انتخاب آزاد ابزارهای یادگیری،
  • یادگیری های پروژه محور،
  • یادگیری در محیط و شرایط واقعی،
  • استفاده از تجهیرات و مکانیزم های هوشمند و الگوهای جدید برای آزمون ،
  • رویکرد جامع به محتوا و منابع آموزشی
  • و درنهایت تعیین مسیر یادگیری آزادتر و مستقل تر

در نمودار زیر همسویی تحولات نظام آموزشی با ابعاد انقلاب صنعتی چهارم مشاهده می شود

در  کشور های پیشرفته، محدوده زمانی جایگزینی کامل این نظام آموزشی جدید با نظام آموزشی فعلی، در دهه ۲۰۳۰ پیش بینی شده است. هرچند جریان این حرکت از هم اکنون آغاز شده اما باید دانست که این اتفاق گام به گام رخ خواهد داد و هم اکنون که در جهان شاهد تحولات عمیقی در حوزه صنعت در راستای انقلاب صنعتی چهارم هستیم ،به طور قطع در آینده نه چندان دور، شاهد همسویی نظام آموزشی با انقلاب صنعتی چهارم، از جمله رخداد های زیر خواهیم بود:

  • بهره گیری حداکثری همه دست اندرکاران از هوش مصنوعی،
  • تبدیل مدرسان به هدایت گرها و مربیان،
  • خودآموزی و هم آموزی با استفاده از سایت ها و شبکه های اینترنتی،
  • یادگیری های خرد یا ریز آموزی (Micro Learning) فردی یا جمعی
  • یادگیری بدون وابستگی به مکان و زمان
  • در نهایت بازنگری در روش های آزمون و ارزیابی ها

 

یکی دیگر از مختصات نظام آموزشی 4.0 جریان سیل آسای علم و دانش به سوی یادگیرندگان و فراگیران است آن هم از مسیر هایی که تاکنون به عنوان بخشی از نظام آموزشی شناخته نمی شده اند. سایت های اینترنتی که بسیاری وابسته به دانشگاه های معتبر دنیا هستند و شبکه های اجتماعی اینترنتی از جمله یو تیوب  (You Tube)  که به تعبیری بزرگترین و گسترده ترین دانشگاه جهان به حساب می آید،  نمونه هایی از این مسیر های یادگیری می باشند و قادرند که هر گونه دانش مورد نیاز فراگیران را در هر زمان و مکان انتخابی آن ها  تقریبا مجانی و یا با هزینه بسیار کم در اختیار آن ها قرار دهند.

همچنین توسعه کمی و کیفی آموزش های مجازی در جهان تحول دیگری را در بازطراحی و بازمهندسی مکان های آموزشی به دنبال دارد و در آینده، شاهد بازمهندسی مکان های آموزشی خواهیم بود که در این بخش مواردی همچون مکان های یادگیری کارآمد و هوشمند، اکوسیستم آموزشی یکپارچه دیجیتال، مدارس مجازی شبانه روزی هوشمند و کلاس های مجازی به جای ساختمان های فیزیکی محقق خواهند شد. که در تصویر زیر مشاهده می شود:

 

  با نگاهی به شکل بالا به خصوص موضوع جایگزینی کلاس های مجازی بجای ساختمان های فیزیکی،  این پرسش مطرح می شود که در صورت به ثمر نشستن این تحول، سرنوشت این تعداد دانشگاه و ساختمان های عظیم و گسترده در سطح کشور چه خواهد شد؟

نتیجه گیری: آن که تحول در نظام آموزشی یک الزام و یک اجبار به حساب می آید و چه بخواهیم و یا نخواهیم تغییرات آن بر زندگی فرد فرد ما تاثیر خواهد داشت. مضافا این که به هر شکلی که این تحول در کشور ما اتفاق بیافتد مسیر آن در افزایش بهره وری نظام آموزشی خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.