آسیب¬شناسی استقرارISO/IEC 17025 از منظر نیروی انسانی
مقدمه:
پرسنل آزمایشگاه سرمایه بزرگی برای مراکز تحقیقاتی – پژوهشی به حساب میآیند. این پرسنل از تحصیلات و تجربه بالایی برخوردارند و نقش بسیار بزرگی در پیشبرد اهداف این مراکز بر عهده دارند و انجام هرگونه تحول در این مراکز بدون در نظر گرفتن نظر ایشان کاری بیهوده است. از سوی دیگر در چند سال اخیر پیادهسازی استاندارد ISO/IEC 17025 با توجه به مشخصات و خصوصیات مثبتی که برای آزمایشگاهها دارد بسیار مرسوم شده است. این استاندارد به اطمینان از صحت و دقت نتایج آزمون و کسب رضایت مشتریان کمک شایانی می کند. این مقاله به مشکلات پیادهسازی این استاندارد از منظر نیروی انسانی شاغل در آزمایشگاه میپردازد و ضمن بیان تعدادی از مشکلات شاخص پرسنل، در این زمینه پیشنهاداتی نیز براي رفع آنها ارایه میدهد.
امروزه سازمانها را سیستمهای موقتی میدانند که امروزشان مثل دیروز نبوده و فردایشان نیز همانند امروز نخواهد بود. لازمه این تغییر و پیشرفت، ارتقای دانش و کسب آمادگی کافی از سوی مدیران سازمانها برای هماهنگ شدن با سیستمهای در حال تغییر میباشد [1]. برنامهریزی، هدایت، کنترل و هماهنگی از مهمترین وظایف مدیران امروز هستند و میتوان این وظایف را به دو بخش رسیدگی به وضع جاری و بهبود وضعیت سازمان، تقسیم کرد. در واقع مدیری که با مشکلات روزمره سازمان مانوس شود و به آن عادت کند لاجرم سازمان خود را گرفتار روزمرگی کرده و این سازمان به ناچار نابود خواهد شد؛ پس بهبود مستمر وضعیت سازمان، اهمیت فراوانی دارد[2]. سیستمهای مدیریت کیفیت، بر پایه بهبود مستمر، ابزاری قدرتمند در دستان مدیران ارشد، برای بهتر کردن وضعیت سازمان و رفع مشکلات جاری آنها هستند. این سیستمها مانند هر ابزار دیگری عمل میکنند و آنچه باعث اثر بخشی میشود استفاده مناسب از آنها در کاربرد مرتبطشان است.
امروزه دوره استانداردهایی مثل ISO 9001 به تنهایی و بدون هر پیوستی گذشته است. در واقع نظرات دکتر دمینگ، پدر علم مدیریت نوین جهان، مانند نهالی که با واقعیت و حقیقت آبیاری شده باشد در طول زمان به بار نشست و از نظرات او و دیگرانی مثل او میوه پر برکتی مانند استاندارد ISO 9001 متولد شد؛ استانداردی که به چگونه کار کردن میپردازد کاربردی عمومی دارد و درمان درد بسیاری از سازمانها و ساختارها است. لیکن از سوی دیگر، دنیا با سرعت زیادی حرکت میکند و اگرچه ساختار ISO 9001 برای حل بسیاری از مشکلات، راهگشا است لیکن ممکن است به تنهایی جوابگوی بسیاری از نیازها نباشد و شاید بر همین اساس است که در چند سال اخیر استانداردهای تخصصی مختلفی تدوین شدهاند.
آنچه در این مطلب مورد بررسی قرار میگیرد استاندارد ISO/IEC 17025 میباشد. استانداردی که با وجود عمر نسبتاً کوتاهش کاربردی بودن خود را به اثبات رسانده به گونهای که تنها تا سال 2009 حدود 3000 آزمایشگاه در جهان اعتبار آن را از سازمانهای معتبر جهانی کسب کردهاند و بیشک از منافع بیشمار آن بهره میبرند[3]. هدف از تدوین این استاندارد، کسب اطمینان از صحت و دقت نتایج حاصل شده از آزمایشگاهها بر مبنای الزامات ISO 9001 است.
پیادهسازی این استاندارد، در مراكز آزمایشگاهي، د با موانع متعددی مواجه میشود. یکی از بزرگترین این مشکلات، مقاومت پرسنل آزمایشگاهها میباشد. در واقع کارکنان جوهره سازمان هستند و اهمیت مشارکت آنها سبب میشود توانایی شان مزیت سازمان محسوب شود ایجاد انگیزه، تعهد و مشارکت در کارکنان نسبت به سازمان، نوآوری و خلاقیت در پیشبرد اهداف سازمان را به ارمغان میآورد و ایجاد مسوولیت پاسخگویی کارکنان در رابطه با عملکردشان همچنین ایجاد اشتیاق در مشارکت و همکاری ایشان زمینه ساز بهبود مستمر در سازمان است[4]. از سوی دیگر هریک از انسانها بر خلاف منابع تکنولوژیک و مالی، واجد ظرایف و پیچیدگیهای خاص خود هستند. آدمی موجودی پویا است و درحالی به سمت آینده حرکت میکند که میتواند گذشته خود را نیز مرور کند. کسب وفاداری و اعتماد پرسنل هر سازمان، به سختی امکانپذیر است در حالی که این اعتماد، به نسیمی در خلاف جهت نابود میشود. در کنار روحیه سازندگی، ایثار و پیشرفت، افکار واقعیت گریز و بازدارندهای نیز وجود دارد که آفت پیشرفت و کارآمدی به شمار میرود و ممکن است در شرایطی از اوج گیری و تعمیق جریان آبادانی و سازندگی نیز جلوگیری کند این باورهای دیرپای از یک سوی در بخشی از فرهنگ عامیانه حضور دارند و از سوی دیگر در ارزشهای درونی گروهی از افراد جامعه متبلور است. باورهای مزبور بر بستر مشکلات و کاستیهای اجتماعی قادرند پتاسیل منفی ایجاد کنند و مبنای کمکاری و حرکتهای واپسگرای قرار گیرند[5]. پس به همین دلیل است که مقاومت نیروی انسانی شاغل در آزمایشگاه، میتواند به تنهایی مانع اجرایی شدن این استاندارد شود.
شرح مقاله:
- افراد به اعتبار شخصیت و اصول تربیتی خو گرفته با آنها برای درک حقایق با توجه به احساسات خود فیلترهایی قرار میدهند. به عبارت دیگر آنچه را که بدان تمایل دارند از حقایق و واقعیات درک میکنند. همین وضعیت برای طرف مقابل نیز وجود دارد و آنچه را از حقایق که تمایل بدان دارد برای دیگران وانمود میسازد[6] و این خصوصیت آدمیان، شامل استاندارد ISO/IEC 17025 نیز میشود که پیادهسازی آن به معنی ایجاد تغییر و ایجاد تفاوت در شرایط فعلی محیط کار میشود.
- ترس از ندانستن و نتوانستن از بزرگترین مشکلات پیادهسازی این استاندارد است در واقع علم آزمایشگاهی بر پایه علوم پایه مانند شیمی و فیزیک و ریاضی بنا شده است و بسیاری از پرسنل درگیر در کار آزمایشگاه، با علوم انسانی و مدیریت آشنایی ندارند و اگر این اصل زندگی را بپذیریم که ندانستن، نگرانی ایجاد می کند پس طبیعی است که ممکن است بعضی از پرسنل، به این علت، علاقه کمتری به پیاده سازی چنین نظامی نشان دهند.
- علاقه بسیاری از مدیران ارشد به داشتن گواهینامههای متعدد از بزرگترین مشخصات پیادهسازی نه فقط این استاندارد، بلکه سایر استانداردهای مشابه نیز میباشد. هنگامی که یک نسخه از استاندارد مذکور به دست مدیران آزمایشگاهها رسیده است که مدتی از تاسیس این مراکز، گذشته بوده و تجهیزات آنها خریداری و پرسنل هم استخدام شده و مشغول به کار بوده اند پس در ابتدا انگیزهای برای پیادهسازی، به وجود نمیآید در این بین تشویق و تاکید سازمانهای شخص سوم، اولین انگیزه برای پیادهسازی استانداردهایی مانند ISO/IEC 17025 به حساب میآید لیکن این تمایل، به دریافت گواهینامه محدود میماند. با گذشت زمان و گسترش بیشتر این استاندارد و آشنایی بیشتر با الزامات آن علاقه مشتریان آزمایشگاهها به رعایت آنها بیشتر میشود. در واقع مشتریان به وجود چنین ساختاری، بر پایه علم مدیریت روز دنیا واکنش نشان میدهند که امروزه رضایت مشتری مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل دیگر اهداف سازمان چون سودآوری، سهم بیشتر سازمان و غیره می باشد [7]. ولی ممکن است این عوامل به تنهایی کفایت نکنند و اثر آنها در حد حفظ و یا گسترش دامنه اعتبار کسب شده از سازمانهای دارای صلاحیت بینالمللی و نه استفاده برای حل مشکلات و بهبود وضعیت از آنها محدود بماند که این خود نوعی مقاومت در مقابل اجرای استاندارد میباشد.
- از مهمترین دلایل مخالفت پرسنل آزمایشگاه با پیاده سازی این استاندارد، می تواند استرس و نگرانی ایشان درباره ایجاد ناامنی شغلی، در صورت استقرار آن در آزمایشگاه باشد. در زمانه ای که سازمانها کوچک می شوند و تعداد پرسنل کاهش می یابد و بودجه تخصیصی دولت در زمینه های گوناگون در سراشیبی کاهش مستمر، قرار دارد دیگر مشاغل تخصصی دایمی، وجود ندارند و شاید برای بعضی از افراد اولین تصوری که در نگاه اول از ابلاغ چنین استانداردی به وجود می آید به خطر افتادن موقعیت شغلی ایشان است. پس ممکن است ایشان به هر تحول جدیدی واکنش نشان دهند.
- علم و دانش شامل اطلاعاتی پیوسته، قابل پیگیری و تا حدی استوار بر پایه تجربیات است اگر دانش بشر را به دو بخش ضمنی و آشکار تقسیم کنیم دانش ضمنی علمی است که انسان در طول مدت زندگی و بر اثر کار و تجربه در می یابد و دانش آشکار دانش مستند و ثبت شده و قابل انتقال با دلیل و برهان قلمداد می شود [8]. پیاده سازی استانداردهای مدیریت کیفیت بر پایه تبدیل دانش ضمنی پرسنل درگیر در کار، به دانش آشکار و قابل استفاده برای دیگران است. سیستمهای مدیریت کیفیت، به مدیریت دانش، شامل تشخیص، تولید، مستندسازی و توزیع و انتقال اطلاعات، بین افراد در جهت افزایش تاثیرات سازمانی کمک می کنند. مبحث مستندسازی و نگهداری سوابق از موانع پیاده سازی استاندارد مذکور است و چیزی که ممکن است پرسنل را در این زمینه نگران کند؛ اجبار برای تبدبل دانش ضمنی به دانش آشکار است. جالب آنکه این مشکل، در فرهنگ ما نیز ریشه دارد در تاریخ تاکید مضاعف بر مزیت دانش ضمنی به دانش آشکار قابل مشاهده است و این را زیاد شنیده ایم که باید دانش را به اهل آن آموخت؛ بدون آنکه تعریف دقیق و مشخصی از اهل، ارایه شود. گویا این جمله معصوم را فراموش کردهایم که فرمود ذکات دانش، نشر آن است.
- این نگرش در سازمانهای زیادی وجود دارد که مدیران، نیازی به دانستن بیشتر ندارند. بعضی از مدیران با این نگرانی مواجهند که افرادی، به دنبال گرفتن نقطه ضعف از آنها هستند در بعضی سازمان ها مدیران بالاتر فاقد هرگونه خطا و نقصی به حساب می آیند که این باعث احساس بینیازی ایشان نسبت به آموختن می شود و این آفت شامل سیستمهای مدیریتی مانند ISO/IEC 17025 که عمری کوتاه و چند ساله دارند نیز می شود.
- پیشنهادات:
توصیه می شود مراكز آزمايشگاهي با ديد حل مشكلات موجود نسبت به پياده سازي اين استاندارد (ISO/IEC 17025) اقدام کنند و در ابتدا محدوده کوچکی را در دامنه استاندارد قرار دهند تا شوک بزرگی در سازمان ایجاد نشود. در این سازمان ها هدف اصلي نبايد فقط دريافت گواهي نامه باشد. در این زمینه آشناسازي بیشتر مدیران ارشد و میانی و کارشناسان با این مقوله و جلب اطمینان ایشان از کاربرد موثر این نظام مدیریت کیفیت، موثر است. به همین دلیل بهتر است پیش از هر اقدامی جلسات آموزشی، براي ايجاد برگزار گردد به خصوص جلسات بارش افکار و استفاده از نظرات کارکنان در این زمینه می تواند مفید و موثر باشد. هنگامی که شیوه های مشارکت در داخل سازمان، منصفانه و بدون جانبداری در نظر گرفته شود کارمندان دارای رضایت بیشتر و امنیت بالاتری خواهند شد[9]. همچنین می توان در این زمینه برای افرادی که در راستای پیاده سازی استاندارد، تلاش می کنند تشویق هایی نیز در نظر گرفت؛ و لازم است مدیر ارشد سازمان، شخصاً در این کار حضور داشته باشد و موقعیت بخشهای آزمایشگاهی موفق در پیاده سازی استاندارد موصوف را ترقی دهد[10]. ذکر این نکته لازم است که آموزش مدیران ارشد، اهمیت فراوانی برای موفقیت دارد و جهت ایجاد انگیزه بین کارکنان، باید ایشان به کار تیمی تشویق کرد. در کار تیمی اعضای تیم به هم وابسته اند و عدم فعالیت یک عضو از تیم باعث عدم انجام کار تیمی می شود. در واقع کار آنها اثر متقابل بر هم می گذارد[11] و امکان جلوگیری از هر نوع کارشکنی فراهم می شود ضمن آنکه با ایجاد امنیت شغلی مناسب برای پرسنل، می توان انگیزه مورد نیاز برای تبدیل دانش ضمنی ایشان به دانش آشکار را تامین کرد و این ممکن نمی شود مگر آنکه کارکنان یک سازمان در ابعاد مختلف پرورش یافته توانمند شوند و مهارتهای لازم را کسب کنند[12].
- نتیجه:
ارتباط موثر بین دانشگاه و صنعت زمانی تحقق مییابد که دانشگاهها با تحقیقات کاربردی در صدد انتقال فناوری بر آیند[13] و برای اطمینان از کاربردی و به روز بودن تحقیقات مراکز علمی، باید وضعیت آزمایشگاه ها را به طور مستمر بهبود داد که استانداردهای مدیریت کیفیتی مانند ISO/IEC 17025 در این زمینه ابزار بسیار مناسبی به حساب می آیند. امروزه دنیا متفاوت از گذشته است و ارتباطات و به روزرسانی دانش بشری سرعت بالایی دارد. هرچه را امروز به عنوان علم می دانیم و می آموزیم فردا به تاریخ علم و در زمانی دورتر شاید به افسانههای علمی تبدیل می شود. استانداردهای مدیریت کیفیت، بر پایه تجارت و رقابت آزاد بنا شده اند. و این مساله اگرچه از یک طرف کار را سخت می کند و سازمانهای سنتی را در معرض نابودی قرار می دهد ولی از سوی دیگر و در صورت عملکرد صحیح، در بازارهای بزرگ دنیا بر روی محصولات ما باز می شود و به کارگیری سیستمهای مدیریت کیفیت، امکان رقابت با کشورهای قویتر را فراهم می سازد به خصوص در آزمایشگاهها که محصولاتشان پایه و اساس بسیاری از تصمیمگیریهای بزرگ است و امکان تولید یا عدم تولید بسیاری از محصولات صنعتی و یا چگونگی تولید، به نتایج حاصل از این مراکز وابسته است.
درباره نقش استاندارد ذکر شده در کارکرد آزمایشگاههای نمونه برداری، انجام آزمون و کالیبراسیون، مطالعه و بررسی بیشتر لازم به نظر میرسد.
[1] هفتمین کنفرانس بینالمللی مدیران کیفیت – 1385 – کیفیت و مدیران بینالملل؛ چالشها، ویژگیها و راهکارها – مهدی ابزری، سید اکبر نیلیپور طباطبایی
[2]نساجی امروز، شماره10، نقش مدیریت در صنایع ایران، علیرضا حسینپور
[3]هفته نامه استاندارد شماره 898
[4] روش شماره 119 مرداد1388 – مهندسی سازمان و سیستمهای مدیریت کیفیت – جهانگیر باقری، مهدی مقدس
[5]روش 55 – فرصتهای توسعه بهره وری –محمد شاه علیزاده
[6]حرارت و برودت 49 – کار با انگیزه (آموزش قانون کار) – محمد صادق ثمرانی
[7]روش شماره 119 مرداد1388 – مهندسی سازمان و سیستمهای مدیریت کیفیت – جهانگیر باقری، مهدی مقدس
[8] کار و جامعه – توسعه و انگیزش کارکنان به منظور رقابت بر پایه دانش – ترجمه مسعود کاظمزاده و یوسف افضلی
[9] تدبیر – خرداد76 – ش27 – امنیت و رضایت شغلی و بهداشت روانی – ایرج شاکرینیا
[10] پیام ایران خودرو – شهریور 80 – ساختار مناسب سازمانی و مدیریت اصولی – غلامعلی دینی
[11]فصلنامه نظام مهندسی کشاورزی و منبع طبیعی شماره 27 بهار89 – تیم و کار تیمی – اسداله ابراهیمی، مهدیه سادات میرترابی
[12]تدبیر سال23 شماره 241 خردا د91 – راهکارهای ایجاد امنیت شغلی از طریق توانمندسازی کارکنان – امیرمرتضی آقابیگی
[13] پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی – شماره 33 پاییز 83 – ارتباط دانشگاه و صنت – حمیدرضا آراسته
احمد ظهیرمیردامادی1، سمیرا مظاهری2
- دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر کیفیت پژوهشگاه مواد و انرژی
- دستیار پاتولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه شهید بهشتی